رمان استخوان سوز

بازدید: 9 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 3 بهمن 1402
۲ تیر ۱۴۰۳ در ۵:۴۴ بعد از ظهر
دانلود رمان استخوان سوز از دل آرا دشت بهشت

معرفی رمان استخوان سوز :

رمان استخوان سوز به قلم دل آرا دشت بهشت داستان زندگی دختری به نام مژده است. دختری مطیع که رضایت پدر و مادرش از هر چیزی برای او مهم تر است. با وجود مخالفت برادر هایش، برای تحصیل به شخر دیگری می رود و پدرش هم حمایتش می کند. اما وجود یکی از همکلاسی هایش و جرقه ی یک عشق آتشین او را از دختری مطیع به دختری سرکش و مستقل تبدیل می کند که….
رمان استخوان سوز در سال ۱۴۰۲ از انتشارات صدای معاصر به چاپ رسیده است. تعداد صفحات این رمان ۵۳۱ می باشد.

 

مقدمه رمان استخوان سوز :

پارادوکس ،تضاد ،ایهام تناسب و تکرار آرایه هایی که در زندگی من نقش مهمی .داشتند آرایه هایی که زندگی من را تبدیل به یک رمان کرد. نمی دانم این مرتبط بودن بی ربط اتفاق های زندگی‌ام چرا شکل گرفت و سرنوشت از این همه تکرار خسته نشد؟ انتظار، انتظار این انتظار لعنتی تا کی میخواست مرا در آغوش بگیرد؟! کل روز را با خودم مرور کردم. شب شد و آسمان چادر سیاهش را پهن کرد و سکه هایش را شمرد و بازهم این شب لعنتی و دردی که به سراغم آمد در این مسیر پرمشقت انتظار آن قدر در کوچه هایش من را سرگرداند که خودش هم خسته شد و در همان کوچه های بی انتها تنها و بی پناه رهایمان می‌کرد بی‌معرفتی همان واژه ایست که سال‌ها با خودم مرور کردم تا باورش کنم و یاد بگیرم سکه یک روی دیگر هم دارد.
انتظار کشیدم و بی معرفتی دیدم. این ها برای سوزاندن استخوان هایم کافی نبود؟ نیا، نگو من برای بخشیدنت نیاز به فراموشی دارم. فراموشی که اگر سراغم بیاید اول تو را از حافظه ام پاک می‌کنم. آخر من سوختن و ساختن را خوب یاد گرفته ام.
“ساناز سرایلو”
دل آرا دشت بهشت

 

خلاصه رمان استخوان سوز :

رمان استخوان سوز به قلم دل آرا دشت بهشت داستان دختری به نام مژده است که با وجود مخالفت برادرهایش به پشتوانه حمایت پدر برای تحصیل به شهر دیگری می‌رود. برای او اعتماد پدر و مادرش مهم‌ترین چیز در دنیاست. اما همکلاسی او باعث ایجاد تغییرات بزرگی در شخصیتش می شود. او از یک مژده محافظه کار، به دختری سرکش و مستقل تبدیل می شود.
همکلاسی او پسری مرفه و خوش گذران است. این دقیقا نقطه مقابل مژده قرار است اما آن‌ها فقط یک وجه اشتراک دارند، آن ها از عشق به یکدیگر نمی‌توانند دست بردارند.

 

مقداری از متن رمان استخوان سوز ۱ :

بابا و مامان توی هال ایستاده بودند و اکثر لامپ ها خاموش بودند. پایین پله ها که رسیدم، سر چرخاندم و برای آن هایی که بالای راه پله ایستاده بودند، صدایم را بالا بردم.
-آهای اهالی خونه، تو سری خورای بدبختی که یه عمر شنیدین و خرد شدین و دم نزدین. . . من می رم؛ چون نمی تونم توی هوایی که آزادی توش نیست نفس بکشم.
شما بمونین و ببینین که مژده چطور بدون حمایت شماها خوشبخت می شه!
وقتی چرخیدم، احساس کردم پدر و مادرم قوز کرده اند. پاهایم را کوبیدم و بقیه مسیر تا در هال به هیچ کس نگاه نکردم، حتی نگفتم ((خداحافظ)) .

 

مقداری از متن رمان استخوان سوز ۲ :

کلید را از جیب مانتوام در آوردم و در برابر حرفهایش فقط گفتم:
– تو ظالم ترین آدمی هستی که تو عمرم دیدم!
در را باز کردم و سریع وارد خانه شدم، همین که خواستم در را ببندم خودش را انداخت داخل. جیغ زدم:
– دست از سرم بردار!
داد زد:
– نه تا وقتی به یه نتیجه ی خوب نرسیدیم!
دستهایم را توی هوا تکان دادم:
– نتیجه ی خوب از نظر تو چیه؟
نفس نفس زد و گفت:
– این که با من ازدواج کنی و امین هر دومون رو کنار هم داشته باشه!

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان استخوان سوز :

رمان استخوان سوز را می توانید از طریق انتشارات صدای معاصر و کتاب فروشی های معتبر تهیه کنید.

 

بیوگرافی دل آرا دشت :

خانم سوسن قابی ملقب به دل آرا دشت بهشت متولد شهریور ماه سال ۶۹ است. متاهل و دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس مدیریت بازرگانی هستند و در حال حاضر دانشجوی زبان انگلیسی نیز می باشند.

 

آثار دل آرا دشت بهشت :

کتاب رمان پشت ابرهای سیاه _ انتشارات شقایق
رمان استخوان سوز – انتشارات صدای معاصر
کتاب رمان پروانه شدم _ انتشارات علی
رمان نفرین جسد (جلداول) _ انتشارات شقایق
کتاب رمان همواره تویی – در دست چاپ
رمان پای همه دردها مانده ام (مشترک با مهسا رمضانی) _ انتشارات صدای معاصر
کتاب رمان جادو (جلد دوم نفرین جسد) _ در دست چاپ
رمان بارانک _ انتشارات علی
کتاب رمان درد داشت لبخندت _ در دست چاپ
رمان شوخی (جلد سوم نفرین جسد) _ مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان عروسک (جلد چهارم نفرین جسد ) – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان حبس ابد (مشترک با مهسا رمضانی)_مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان طلوع نزدیک است_ مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان حس مات _ مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان قلب دیوار (مشترک با مهسا رمضانی ) – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان به جنونم کشاندند (مشترک با مهسا رمضانی) _ مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان مانیا _ مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان فرشته بودیم (مشترک با خالد صالحی) _ مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان نسپارم دل (مشترک با مهسا رمضانی) _ مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان خیال لبخندت – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان گوهر مقصود _ مجازی رایگان
رمان پل های شکسته _ مجازی رایگان
رمان سپیدار _ مجازی رایگان
رمان سوگلی سال های پیری (مشترک با چیکسای) _ مجازی رایگان
رمان من یک انسانم _ مجازی رایگان
رمان عشق پیری (مشترک باsatiris) _ مجازی رایگان
رمان نازنین _ مجازی رایگان
رمان ارث بابابزرگ _ مجازی رایگان
رمان همجنس من _ مجازی رایگان
رمان شقایق _ مجازی رایگان
رمان سرنوشت بهروز _ مجازی رایگان
رمان حوری خانم _ مجازی رایگان
رمان طیلا_ مجازی رایگان
رمان یک تبسم_مجازی رایگان

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها