معرفی رمان طعم شاه توت :

در رمان طعم شاه توت داستان بیشتر حول محور آشپزخانه و آشپزی میگردد و دارای تعلیق پایینی است که مخاطب را از نیمه ی رمان مجذوب خود میکند.
فراز و نشیب رمان طعم شاه توت خط متوسطی را طی میکند. در این کتاب نازنین محمد حسینی سعی دارد از عواقب پنهان کاری سخن بگوید.

خلاصه رمان طعم شاه توت :

آیلین دختری ساده از یک خانواده ی سه نفره که غرق در توهم عشق امیر محمود است و برای حفظ آبروی او تصادف غیر عمد او را گردن میگیرد اما بعد از آزاد شدن با کمرنگ شدن امیر محمود، یاشار کسی که همسرش را در آن تصادف از دست داده از قصد به او برای انتقام، نزدیک میشود.

مقداری از متن رمان طعم شاه توت :

جایی بین دستانش اسیر شده بود و این اسارت را به همه آزادیها ترجیح می داد. هرم نفس گرمش روی شانه هایی که دیگر شالی هم دورش پیچیده نشده بود نشست و گفت:

– فردا می آیم اینجا کنار هم تا ته دنیا تا هرجایی که زندگی هست… این هم اون سورپرایزی که بهت گفته بودم

هیجان زده دستهایش را روی دهانش گذاشت و حلقه دست یاشار هـم شل تر شد رویش را به سمتش برگرداند و دستهایش را دور گردن همسرش پیچاند.

یاشار و خوبیهایش جواب همه ی سالهای خوب بودنش بود.

یاشاری که همه سختی ها را پشت سرگذاشته بود تا آرزوهایش را برآورده کند و قرار بود روز بعد با لباس سفید خانم خانه اش بشود خانه ای که مأمن آرامش خانواده چهار نفره شان میشد و آرزوهایشان را در آن دنبال میکردند.

عقب کشید و کف یکی از دستهایش را روی صورت یاشار گذاشت با لذت چشم در چشمانش دوخت و هزاران بار خدا را برای داشتنش شکر کرد.

– اینجا رو چطوری پیدا کردی؟

یاشار شانه بالا انداخت و با شیطنت لبخندی همیشگی را که فقط مختص همسرش ،بود روانه چشمان دختر کرد و گفت

– مگه میشه تو آرزو کنی، من برآورده ش نکنم؟

همیشه برایش از چنین خانهای صحبت میکرد و یاشار با لذت نگاهش می کرد.

این دو سالی که با وجود همه مشکلات به هم محرم بودند، یاشار برای خانه گرفتن این پا و آن پا میکرد و جلوی خواسته های خانواده همسرش چندین و چند بهانه داشت تا عروسی شان را عقب بیندازد ولی تنها برآورده کردن آرزوهای همسرش همه ذهنش را مشغول کرده بود و برای رسیدن به خوشبختی همه تلاشش را میکرد.

بدون پشتوانه راه سخت را پشت سر گذاشت تا برق اشک ذوق را در چشمان نامزدش را ببیند…

نامحسوس دستش را روی شکمش کشید شکمی که کمی از تختی همیشگی اش کم شده بود و خبر خوب را برای فردا شب نگه داشته بود.

می خواست روز بعد که با هم به خانه ی خودشان می روند، خبر را به همسرش بدهد و هدیه عروسیشان خبر قدمهای نورسیده شان باشد

– میدونی من یک دنیا خاطره اینجا دارم؟

چشمانش متعجب و گشاد شد و با تعجب و سؤالی به یاشار نگاه کرد.

اینجا خونه ی مامان جون خدابیامرزمه همه این مدت آمادهش میکردم تا بتونیم توش زندگی کنیم. بیا بریم نشونت بدم.

اتاق های کوچک و تودرتو و اتاقی بزرگ که مخصوص پذیرایی بود با سلیقه و خاص چیده شده بود همه چیز بوی نویی داشت ولی در عین حال سلیقه ای سنتی را همراهش میکشید.

قالیهای کوچک لاکی رنگ کف پارکت شده خانه را پوشانده بود و سرویس مبل زرشکی رنگ حال و هوایی گرم به خانه داده بود.

عکس دو نفره شان روی طاقچه نظرش را جلب کرد و به سمتش کشیده شد.

عکسی که سال قبل لب دریا سلفی گرفته بودند و خاطراتی که تا آخر عمرشان نمی توانستند فراموش کنند.

صدای زنگ گوشی دختر بلند شد از لحن صحبت کردنش فهمید که مادرش پشت خط ،است مادری که فقط به امید یاشار بود که دختر دردانه اش را به او سپرده بود و بقیه چیزها را نادیده گرفت.

_جونم مامان جون چشم می آم رو چشمم

توقع دیگری از نسیم نداشت. همین محجوبی و متین بودنش باعث شده بود که یک دل و نه صد دل عاشقش شود و به خاطرش پا روی تمام دنیا بگذارد.

مامانم بود!

– حتماً میگفت شکون نداره عروس و دوماد روز قبل از عروسی با هم باشن!

نحوه تهیه و مطالعه رمان طعم شاه توت :

از طریق انتشارات علی و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

بیوگرافی نازنین محمد حسینی :

خانم نازنین محمد حسینی متولد سال ۱۳۷۴. ساکن تهران‌ و متاهلند. ایشان مهندس متالوژی هستند اما در زمینه ی مد و پوشاک نیز فعالیت میکنند.

رمان های نازنین محمد حسینی :

رمان پابرهنه _ قرار داد چاپ انتشارات علی

رمان طعم شاه توت _ انتشارات علی

رمان عشق در این شهر غیر قانونیست _ قرار داد چاپ انتشارات علی

رمان گل همیشه عاشق _ مجازی

رمان پیچ شمرون _ قرار داد چاپ انتشارات علی

رمان جِرزَن _ قرار داد چاپ انتشارات علی

رمان مروارید _ مجازی

رمان علاج _ قرار داد چاپ انتشارات علی

رمان اسمارتیز _ مجازی

رمان چشم نظر _ مجازی

رمان اغوا _ مجازی