رمان عطش

بازدید: 18 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 14 خرداد 1403
۲ تیر ۱۴۰۳ در ۵:۳۲ بعد از ظهر
دانلود رمان عطش از زهره کلهر

معرفی رمان عطش :

رمان عطش با تمرکز بر روی عشق و غرور توانسته در دل مخاطبینش جا باز و به فروش بالایی دست پیدا کند. دختری که با تصمیم‌های اشتباه و درست خود در مسیرهایی که نمی‌خواهد قرار می‌گیرد و مجبور به انتخاب می‌شود. در این رمان سعی شده به دغدغه‌های دخترهای جوان و تصمیم‌هایی که در مواجهه با مشکلات می‌گیرند، پرداخته شود. این رمان با ۴۵۸ صفحه، در سال ۱۳۸۹در نشر شقایق منتشر شده است.

 

خلاصه رمان عطش :

غزل دختر مغروری‌ست که تن به ازدواج اجباری می‌دهد و سرنوشتی جدید برایش رقم می‌خورد. او که نمی‌تواند مطیع بودن را یاد بگیرد به اتفاقات غیرمنتظره‌ای برمی‌خورد که زندگی‌اش را دست‌خوش تغییر می‌کند. لازمه‌ی درک تصمیم غزل خواندن این رمان جذاب و همراه شدن با شخصیت‌های آن است.

 

مقداری از متن رمان :

غزل بی‌هدف در خیابان‌ها پرسه می‌زد. طوری راه می‌رفت که هر رهگذری متوجه می‌شد کوهی از غم روی شانه‌اش سنگینی می‌کند.
آرام و بی‌هدف، متفکر و سر به زیر! گاهی شی‌ئی جلوی پایش ظاهر می‌شد، با خشمی کوبنده با نوک پا آن را به گوشه‌ای پرتاب می‌کرد. دستهایش مشت بود و ابروهایش درهم گره خورده. مغرورتر از آن بود که گریه کند. پشیمان شد که چرا ماشین را همراه خود نیاورده است.
هوا سوز سردی داشت. سرش را بلند کرد و به آسمان چشم دوخت. سراسر آن را ابرهای سیاه باران‌زا پوشانده بود. چشم چرخاند و نگاهی به اطراف انداخت. مسیر زیادی را در خیابان‌های اطراف منزل طی کرده بود. باد سرد و سوزناکی که می‌وزید حلقه اشکی را در چشم‌هایش نشاند.
مردم در حال رفت و آمد بودند. نگاهش به تابلوی روبه‌رو خیره ماند «بوستان پیام اندیشه»! خنده‌اش گرفت. مثل پسرهای شرّ و بی‌کار در خیابان پرسه می‌زد. از او واقعآ بعید بود. یقهٔ پالتوی فاخر و زیبایش را بالا داد و قدم‌زنان وارد پارک شد و روی اولین صندلی خالی نشست. نفس عمیقی کشید.
بوی کاج، روحش را آرام کرد. گویی محیط پارک به تازگی آبیاری شده بود. هوا ابری بود و باران احتمالا تا لحظات دیگر شروع به بارش می‌کرد. عدهٔ کمی در محیط پارک در حال رفت و آمد بودند. دختر و پسر جوانی کمی آن طرف‌تر سر در گوش هم کرده و سخت مشغول گفتگو و خنده بودند. یک زن هم که کودکی را با کالسکهٔ آبی‌رنگش حمل می‌کرد، با عجله از جلوی او رد شد. غزل سرش را پایین انداخت و همراه با نفس عمیقی، هر دو دستش را بر روی شقیقه‌اش فشرد. ذهنش به شدت درگیر و آشفته بود. می‌دانست که پدر این مسأله را تعمدآ مطرح کرده است تا مانع رفتنش شود.
سنگ بزرگی جلوی پایش انداخته بود. هر چه بیشتر فکر می‌کرد کمتر به نتیجه می‌رسید. کاش می‌توانست فریاد بزند و کمی سبک شود. باید بیشتر فکر می‌کرد. حتمآ می‌توانست با کمی فکر و درایت از پس این مشکل هم برآید.

شاید هم لازم بود با کسی مشورت کند و از شخصی کمک بخواهد تا راه حل مناسبی برای رسیدن به هدفش بیابد. ناگهان چشم‌هایش برق زد. لبخند کمرنگی روی لبهایش نشست. به یاد مسعود افتاد. حتمآ او می‌توانست کمکش کند و راه‌حل مناسبی جلوی پایش بگذارد.
از جای خود برخاست. باید به خانه می‌رسید و بیشتر می‌اندیشید و همه راه‌ها را در ذهن خود تجزیه و تحلیل می‌کرد. با اولین قطرهٔ بارانی که روی صورتش افتاد، سر به زیر انداخت و سرعت بیشتری به قدم‌هایش داد.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان عطش :

رمان عطش از طریق انتشارات شقایق و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی زهره کلهر :

زهره کلهر متولد سال ۱۳۶۳، نویسنده‌ی ایرانی می‌باشد. او با کتاب چشم‌هایی به رنگ عسل که در مدت زمان کمی به تعداد چاپ بالایی رسید، به شهرت و محبوبیت دست یافت. خانم کلهر نویسندگی را از دوران ابتدایی شروع ولی به صورت جدی و حرفه ای از ۱۷ سالگی آغاز کرده‌اند. مدتی خبرنگار و نویسنده ی دو هفته نامه‌ی هفت روز زندگی بوده‌اند و اولین کارشان در بیست و یک سالگی به چاپ رسید که “چشم هایی به رنگ عسل ” نام داشت. ایشان در قسمتی از بیوگرافی خود اظهار داشته‌اند که همواره تلاش کرده‌اند که رسالت و هدف‌شان از نگارش بهترین کتاب ها از دید مخاطبین خوب و فهیم‌شان باشد.

 

آثار زهره کلهر :

رمان چشم‌ هایی به رنگ عسل – انتشارات شقایق
رمان عطش – انتشارات شقایق
رمان وسوسه (دو جلدی)– انتشارات شقایق
رمان حضرت یار – انتشارات سخن

 

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها

رمان شناس