رمان کات

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 5 تیر 1403
دانلود رمان کات از اکرم حسین‌ زاده

معرفی رمان کات :

رمان کات روایت دختری جسور و بی باک است که به قصد انتقام به پسرها نزدیک می‌شود و سپس با کات به کارشان پایان می‌دهد، ولی در راند آخر بد می‌بازد. رمان در ژانر عاشقانه، اجتماعی و خانوادگی‌ نوشته شده و قلم نویسنده روان و شیوا می‌باشد. این رمان با ۶۳۲صفحه، در سال ۱۳۹۸از نشر شقایق منتشر شده است.

 

خلاصه رمان کات :

سایه در کودکی پدر و مادرش را در تصادف از دست داده و بعد از آن‌ها به ناچار با خانواده عمویش زندگی می‌کند. در آن‌جا به خاطر کینها‌ی قدیمی، به طور مداوم حقوق طبیعی‌اش سرکوب شده و چیزی جز عقده و ترس درونش باقی نمانده است. ترس‌هایی که در پشت شیطنت‌های بی حد و اندازه سایه پنهان شده است. زمانی که سایه از عمویش، سهمش را از ارث می‌خواهد، با پیشنهاد عجیبی از سمت او رو به رو می‌شود. دخترجوان مجبور می‌شود برای فرار از تن دادن به خواسته عمویش، به کمک برادر دوست صمیمی‌اش از خانه فرار کند. سایه که همیشه در رسیدن به حقوقش، ناکام بوده مدتی است که سعی دارد حق دوستانش را از پسرهای هوس‌بازی که روزی از سادگی آن‌ها استفاده و بعد رهایشان کرده‌اند، انتقام بگیرد. اما در یکی از پروژه‌هایش ناخواسته به زندگی کسی گره می‌خورد که سرنوشتش را تغییر می‌دهد.

 

مقداری از متن رمان کات :

ـ کات یعنی چی؟
پایش را روی زمین کشید، ابرویش را یک طرفه بالا داد. خنده گوشه‌ی لبش جا خوش کرد. نگاهش را یک‌بار از بالا به پایین و یک‌بار از پایین به بالا روي صورت او جابه‌جا کرد. خونسرد و راحت گفت:
ـ اممم! کات یعنی بریدن، قطع کردن،خط کشیدن روي هر چی بین دو نفر بوده.
و نگاه حقارت‌باری خرجش کرد:
ـ ببینم دیپلم داری؟
و همراه با پوزخند طعنه زد:
ـ کلاس زبان رو حالا بی‌خیال.
چشم‌های پسر سرخ شده بود. یک گام جلوتر آمد، دختر از جایش تکان نخورد. خنده‌ی روی لبش پر رنگ‌تر شد:
ـ بای آقاهه!
رگه‌ای گردن مرد برجسته شده بود. سرش را کمی پایین داد و زیر لب غرید:
ـ اگه فکر کردی می‌تونی منو بازی بدی و در بری، کور خوندی.
چشم‌هایش را گشاد کرد. با همان خنده‌ی روی لب‌هایش گفت:
ـ وای ترسیدم، بگیر نیفتم.
هر دو دست پسر مشت شده بود و از حرص می‌لرزید. رخ به رخ دختر ایستاد:
ـ خیلی خودتو دست بالا گرفتی! یادت نیست خودت نخ دادی؟
لبش را زیر دندان برد و خنده‌اش را مهار کرد:
ـ وای، نه که خیلی تحفه بودی.
اگر وسط خیابان نبودند، این دختر را له می‌کرد. حرصی گفت:
ـ مگه تو نبودی می‌گفتی این کت چقدر بهت می‌آد؟
نفس کاملی از بینی کشید و در حین پس دادنش، خندان گفت:
ـ هنوزم می‌گم، اون کت بهت می‌اومد.
چشم‌هایش را برای لحظه‌ای بست و صدایش عصبی‌تر شد:
ـ مگه نمی‌گفتی از تیپت خوشم می‌آد.
دیگر کنترلش را از دست داد و صداي خنده‌اش بلند شد:
ـ واب رامین، من از تیپ خیلی‌ها خوشم می‌آد، دلیل نمی‌شه عاشقشون باشم. محض رضای خدا احمق نباش.
مشت گره کرده‌اش را بالا آورد و غرید:
ـ داری به خوشگلیت می‌نازی؟ خیلی کثیفی.
خنده‌اش را جمع کرد. چشمانش را ریزتر نمود، نیم‌قدم باقی‌مانده را هم جلوتر رفت. سرش را بالا برد و سفت و محکم کلماتش را دیکته کرد:
ـ آره، من کثیفم، درسته! ولی تو چی؟ خوب فکر کن ببین تو چی هستی؟ اگه من کثیف باشم به تو چی باید گفت؟ چند بار بهت گفتم دوست دارم؟ چند بار بهت قول موندن دادم؟ چند بار بهت گفتم برام بـهتریـنی؟ چـندبار ادای آدمـای عـاشق رو در آوردم؟ هـمـه‌اش تصورات خود ابله‌ت بود. حالا هم دو روز افتخار پیدا کردی کنارم قدم بزنی، تن نحست رو از جلوی چشام دور کن و یه ذره به مخت فشار بیار ببین تو چه غلطایی کردی.
آب دهانش را با صدا قورت داد:
ـ کسی حرفی بهت زده؟!
عقب رفت. لبخند دوباره روی لب‌هایش برگشت:
ـ فقط گم شو!
روی یک پا چرخید. دست‌هایش را روی هم گذاشت و کششی به تنش داد. انگار از مبارزه برگشته و مقام اول را کسب کرده باشد، نفس راحتی کشید. قدم‌هایش را خونسرد و راحت یکی پس از دیگری برداشت. در دومین قدم دست راستش را بالا برد. دو انگشت اشاره و وسط را صاف‌تر نگه داشت، تکان کوچک دستش علامت «خداحافظ برای همیشه» را نشان می‌داد.
چشم‌هایش را روی درختان کنار خیابان چرخاند و نفس کشید، زیر لب زمزمه کرد:
ـ به‌به، چه هوای کثیف دل‌انگیزی!
و خندید. گوشی موبایلش را از جیب بیرون کشید. اسم الناز را پیدا کرد، برایش نوشت:
«عملیات با موفقیت به پایان رسید. طرف له و لورده گوشه‌ی خیابون ولو شده، شیرینی من یادت نره.»

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان کات :

رمان کات از طریق انتشارات شقایق و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی اکرم حسین‌ زاده :

اکرم حسین‌ زاده ملقب به امیدوار، متولد سال ۱۳۵۷ می‌باشد. ایشان در نوشتن ژانر رمان‌های عاشقانه، خانوادگی و اجتماعی فعالیت دارند و تا کنون ۱۰ کتاب را به چاپ رسانده است.

 

آثار اکرم حسین‌ زاده :

رمان طواف و عشق ـ انتشارات شقایق
رمان توهم عاشقی ـ انتشارات شقایق
رمان فرصتی دیگر – انتشارات آئی‌سا
رمان کات – انتشارات شقایق
رمان اعجاز ـ انتشارات صدای معاصر
رمان آهوی وحشی – انتشارات شقایق
رمان نفس آخر ـ انتشارات شقایق
رمان فایتر ـ انتشارات صدای معاصر
رمان بازنده‌ها نمی‌خندند ـ انتشارات شقایق
رمان اوتای ـ انتشارات شقایق
رمان دلدار – در دست چاپ
رمان ریسک – فایل مجازی و فروشی

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها