رمان دشت میخک های وحشی

دانلود رمان دشت میخک های وحشی از پونه سعیدی

معرفی رمان دشت میخک های وحشی :

رمان دشت میخک های وحشی نوشته ی پونه سعیدی داستان دختریه که آخرین فرد از خاندان خودشه، کسی که برای پیدا کردن هویت گمشده اش و انتقام خاندانش در تلاشه… مهم ترین پیام در رمان دشت میخک های وحشی اینه که گاهی خواستن به تنهایی کافی نیست، درک چالش های دیگران و مدیریت خویشتن است.

 

خلاصه رمان دشت میخک های وحشی :

رمان دشت میخک های وحشی به قلم پونه سعیدی سرگذشت لاچین است، او هیچوقت فکر نمی کرد از منجلابی که اسیره، بتونه فرار کنه! اما فرار کرد تا بفهمه هرگز اسیر نبوده… اسارت واقعی اینجاست، کنار مردی که نه تنها قدرت لاچین رو میخواد، بلکه از لاچین یک وارث قانونی هم میخواد، کسی که خون دو خاندان قدرتمند رو زنده نگه داره… اینجا نبرد واقعی تازه شروع شده…

 

مقداری از متن رمان دشت میخک های وحشی :

صدای سینا منو از افکارم بیرون کشید.
– لاچین! لاچین! باز کدوم گوری مخفی شدی!؟
قبل از اینکه این کنج دنجم لو بره روی زمین چرخیدم و از زیر منبع آب رد شدم. بلند شدم تا لباس هام رو بتکونم که صدای داد سینا از پشت سرم اومد!
– اینجا چه غلطی میکنی!؟ چرا لباست خاکیه؟!
به سمتش برگشتم، صورت استخونی سینا کاملا برافروخته بود و چشم های سرخش نشون میداد تازه از سر بساط بلند شده! با سر به من اشاره کرد همراهش برم و گفت:
– پشت این دیوار خبری نیست انقدر تلاش نکن از خونه در بری!
جوابش رو ندادم و پشت سرش از نبش حیاط آشفته و کثیف خونه گذشتم. جای جای این حیاط بزرگ، وسایل خراب و اوراقی بودن که از وقتی من یادم میاد اینجا قرار داشتند.
نمیدونم چند سالمه، نمیدونم واقعا خواهر سینا و بچه همایون هستم یا نه! نمیدونم چرا هرگز بیرون از خونه رو ندیدم و نمیذارن ببینم! فقط میدونم خیلی وقته دیگه با سینا و بابا بحث نمیکنم. دیگه یادگرفتم حرف زدن فایده ای نداره فقط خشم و تنبیه بعد با خودش میاره…
از پله های کوتاه ایوون بالا رفتیم، سینا کلافه موهای مشکی و کوتاهش رو دست کشید و گفت:
– رضوانی داره میاد! چای و میوه بیار!
جواب ندادم. سینا هم منتظر جواب من نبود. توری وصله و پینه شده در رو عقب کشید و وارد خونه شد. نگاه آخر رو به تیکه های پیدای آسمون از بین درخت های انبوه و نا مرتب حیاط انداختم و وارد خونه شدم.
بوی دود و تریاک بینیم رو اذیت می کرد. سینا کنار بساط جلو تلویزیون لم داد. بابا که مشخص بود تو هپروته!
دیوار های خونه به لطف بساط بابا و سینا، خاکستری چرک شده بود! بچه که بودم دوست داشتم دیوار ها رو بشورم تا سفید شه! این خونه چرک و کثافت گرفته رو دوست نداشتم. اما مدت هاست دیگه هیچی برام مهم نیست.
نه دیگه دوست دارم خونه رو بشورم شاید سفید شه! نه موهام رو رنگ کنم شاید سیاه شه و بتونم برم بیرون…
وارد آشپزخونه شدم و پنجره زنگ زده اش رو باز کردم. کتری گچ گرفته رو زیر شیر آب گرفتم و صدای نئشه بابا اومد که گفت
– جمع کن دیکه بساطو پسر! الان این مردک فکر میکنه داریم جنس اونو میکشیم!
کتری رو، روی گاز گذاشتم و از کابینت های بدور در شده، ظرف و لیوان بیرون آوردم.
سینا در حالی که بساط رو می‌برد روی ایوون گفت
– مگه طلبش رو ندادی!؟
بابا بلند خندید و گفت
– نه!
این خنده روانیش رو میشناختم، وقتی اختیار مغزش رو از دست می‌داد به این جنون میرسید! سینا وسط راه ایستاد. برگشت سمت بابا و گفت:
– نه!؟ یعنی چی نه!؟
بابا باز خندید و گفت:
– جنس خریدم! دیگه وقتشه من هم یه سری تو سرا باشیم! تا کی جنس بقیه رو آب کنیم!
بلند شد و خودش رو کشید، بدون نگاه کردن به سینا گفت
– یه ماه ازش وقت بگیریم جنس ها رو آب میکنیم و تمام!
سینا بساط رو همونجا گذاشت کف زمین و شاکی به سمت بابا رفت و گفت
– تو همه جنس های منو مفت دادی رفت گفتی بدهی دارم!
بابا خواست بلند شه و گفت
– مفت کجا بود! جنستو فروختم سودتو دادم!
سینا رسید بالای سر بابا و هولش داد پایین! داد زد
– سود! اون چندرغاز رو میگی!
بابا بازو سینارو کشید و زد تو گوشش!
دوست نداشتم این صحنه رو ببینم . پشت یخچال قائم شدم. هر چند روز میفتن به جون هم بعد هم سر من خشمی که دارن رو خالی میکنن!
صدای داد و هوار هر دو بالا گرفت و صدای زنگ خونه با این داد و هوار ترکیب شد!
هیچکدوم محل ندادن و صدای زنگ دوباره اومد . خواستم برم خودم در رو باز کنم که بابا داد زد

– تو کجا !
سینا رو هول داد رو زمین و در حالی که خون بینیش رو پاک میکرد رفت سمت در. داد زد
– جفتتون نمک به حرومید!
برگشتم تو آشپزخونه و چای رو دم دادم. سینا زیر لب فحش بود که نثار بابا میکرد. صدای در اومد و بعد هم صدای رضوانی و بابا که وارد خونه شدن.
بابا گفت
– بازار خوب بوده اتفاقا! این روزا خرید بالاست!
رضوانی گفت
– خوبه پس! جنس جدید هم اومده تو بازار،مشتریش رو جور کنی سود خوبی میدم بهت !
بابا گفت
– چرا که نه! اتفاقا سینا خوب مشتری کم سن و سال داره!
سینا که با ورود بابا اینا ساکت شده بود یهو با عصبانیت گفت
– رو من حساب نکن! من دیگه جدا کار میکنم!
رو به رضوانی گفت
– حساب من از آقام جداست! طلب داری از خودش داری! به من میدی! به خودم میدی!
بابا شاکی گفت
– دهنتو ببند بچه! گمشو برو بیرون!
وقای کسی می اومد من حق نداشتم دیده شم. هرچند خودمم تمایلی به دیده شدن جلو چندتا قاچاقچی و واسطه رو نداستم . از کنج مخفی اشپزخونه دیدم بابا با پاش سعی کرد لگدی نثار سینا کنه و با رضوانی نشستن.
رو به سینا گفت
– برو چایی بیار!
سینا بلند شد اما از خونه زد بیرون و در رو کوبید!
رضوانی گفت
– چیه همایون! پسرت قاطی کرده! طلب منو که از اون نمیخواستی بگیری.
بابا کلافه گفت
– نه بابا! این بچه چیه که پول داشته باشه! طلبت پیش خودم محفوظه!
رضوانی شاکی گفت
– محفوظ!؟ شرمنده! امروز روز تسویه است! پولو بده بعد بریم سراغ بقیه حرف!
بابا عصبی گفت
– باشه یه چایی بخوریم! بهت میگم!

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان دشت میخک های وحشی :

رمان دشت میخک های وحشی به صورت فایل دانلود رمان دشت میخک های وحشی اثر پونه سعیدی، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Dashte Mikhak Haye Vahshi Novel

 

بیوگرافی پونه سعیدی :

پونه سعیدی هستم متولد هزار و سیصد و شصت و پنج. عاشق رویا پردازی، کتاب‌ خواندن و نوشتن. مامانِ یه دخترِ عشق قصه به اسم مانلی و همسر یه مرد دریا ( البته فعلا تو خشکی سکونت داریم! ) از وقتی یادمه کتاب میخوندم انقدر که هیچ کتاب نخونده ای تو هیچ کتابخونه ای دور و برم نمونده بود. وقتی پونزده سالم بود تمام کتاب های ترجمه شده شکسپیر، هوگو ، ارول، هدایت و خیلی های دیگه رو تموم کرده بودم و دنبال نسخه های قدیمی کتاب های میچل و آستین بودم.
علاقه من به کتاب‌خواندن انقدر زیاد بود که نه ژانر برام مهم بود نه سال نگارش کتاب، من هر کتابی به دستم میرسید میخوندم. بعد از ورودم به دانشگاه شروع کردم به خوندن کتاب های انگلیسی و جذب ژانر فانتزی شدم.

 

آثار  پونه سعیدی :

رمان توکا پرنده کوچک – انتشارات موج
رمان پرنیان شب – انتشارات موج
رمان ال آی – انتشارات موج
رمان سانیا – مجازی رایگان قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان دروازه جهنم – مجازی رایگان قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان راز مانا – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان ماه مه آلود – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان طلوع مه آلود (جلد دوم ماه مه آلود ) – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان ترنم – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان سرخ – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان ماه خون – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان مردی پشت نقاب – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان هر هفت رنگ من – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان دشت میخک های وحشی – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور
رمان نامستور – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان کوازار ۱ – انتشارات موج
رمان کوازار ۲ – انتشارات موج
رمان کوازار ۳ – انتشارات موج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین رمان‌ها

دانلود رمان آصلان از مائده قریشی
رمان آصلان
دانلود رمان آموت از ملیکا شاهوردی
رمان آموت
دانلود رمان نوازشم کن از مریم پیروند
رمان نوازشم کن
دانلود رمان معجون از مریم پیروند
رمان معجون
دانلود رمان تاوان از شبنم خلیلی
رمان تاوان
دانلود رمان غضب از شیوا اسفندی
رمان غضب
دانلود رمان شعله های سوزان از مریم پیروند
رمان شعله های سوزان
دانلود رمان زوال از مریم پیروند
رمان زوال
دانلود رمان بونسای تخس از لیلا محمدی
رمان بونسای تخس
دانلود رمان سوژه از ملیکا شاهوردی
رمان سوژه
دانلود رمان خورشید از صبا ترک
رمان خورشید
دانلود رمان نسيان از زهرا جلیلی
رمان نسيان

پر بازدیدترین رمان‌ها

دانلود رمان نسب از آرزو نامداری
رمان نسب
دانلود رمان اکالیپتوس از سبا سالاری
رمان اکالیپتوس
دانلود رمان به طعم تمشک از بنفشه و رعنا
رمان به طعم تمشک
دانلود رمان هیژا از مهری هاشمی
رمان هیژا
دانلود رمان دوباره سبز میشویم
رمان دوباره سبز میشویم
دانلود رمان بی گناهان به نویسندگی آزیتا خیری
رمان بی گناهان
دانلود رمان شاه و نواز از نیلوفر قائمی فر
رمان شاه و نواز
دانلود رمان آناهیتا باران کن از آتوسا ریگی
رمان آناهیتا باران کن
دانلود رمان تقاص از هما پور اصفهانی
رمان تقاص
دانلود رمان کوچه دلگشا به قلم آزیتا خیری
رمان کوچه دلگشا
دانلود رمان ما ماه و ماهی بودیم به نویسندگی زهرا ارجمندنیا
رمان ما ماه و ماهی بودیم
دانلود رمان مکار اما دلربا از نیلوفر قائمی فر
رمان مکار اما دلربا

پربحث‌ترین رمان‌ها

دانلود رمان بی گناهان به نویسندگی آزیتا خیری
رمان بی گناهان
دانلود رمان دژ آشوب از زینب ایلخانی
رمان دژ آشوب
دانلود رمان رگا از
رمان رگا
دانلود رمان با سنگ ها آواز می خوانم
رمان با سنگ ها آواز می خوانم
دانلود رمان یادداشت های یک گمشده
رمان یادداشت های یک گمشده
دانلود رمان نیلوفری در مرداب
رمان نیلوفری در مرداب
دانلود رمان سبز و قرمز
رمان سبز و قرمز
دانلود رمان آصلان از مائده قریشی
رمان آصلان
دانلود رمان نسپارم دل
رمان نسپارم دل
دانلود رمان هکاته
رمان هکاته
دانلود رمان درخت عروسک
رمان درخت عروسک
دانلود رمان حمام زاچی
رمان حمام زاچی

رمان‌های پیشنهادی

دانلود رمان آموت از ملیکا شاهوردی
رمان آموت
دانلود رمان ماتیک از حنانه فیضی
رمان ماتیک
دانلود رمان نقطه های تاریک از شهرزاد فخر
رمان نقطه های تاریک
دانلود رمان دژ آشوب از زینب ایلخانی
رمان دژ آشوب
دانلود رمان روژیار از سارا.ص
رمان روژیار
دانلود رمان کاپریچو از هانی.ب
رمان کاپریچو
دانلود رمان سوژه از ملیکا شاهوردی
رمان سوژه
دانلود رمان شعله های سوزان از مریم پیروند
رمان شعله های سوزان
دانلود
رمان چهارده یازده
دانلود رمان گلادیاتور از الهه آتش
رمان گلادیاتور
دانلود رمان کوپید از گیسو خزان
رمان کوپید
دانلود رمان در آغوش یک دیوانه از فاطمه افشار
رمان در آغوش یک دیوانه

تبلیغات

رمان

دانلود رمان

بویر نیوز

شهرک چیتگر

دانلود رمان عاشقانه