رمان شوکای من

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 11 فروردین 1403
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۲۹ بعد از ظهر
دانلود رمان شوکای من از بنفشه و نگار

معرفی رمان شوکای من :

رمان شوکای من به قلم بنفشه و نگار یک رمان عاشقانه ایرانی است که درباره دختری به نام شوکاست .
سرگذشت دختری که در گذشته مورد آزار جنسی قرار گرفته و حالا با وجود گذشتن یک سال در محل کار جدید هنوز آزار ها ادامه داره. با مردی آشنا میشه که خودش مثل شوکا گذشته پر رمز و رازی داشته و این دو روح زخمی سعی دارن به هم کمک کنند‌.
بنفشه و نگار رمان عاشقانه و اجتماعی شوکای من را با هدف آشنایی خانواده ها و نوجوون ها با چالش های ازدواج. مخصوصا ازدواج فامیلی. مشکلات دوستی دراز مدت و روابط بدون تعهد نوشته اند.

 

مقدمه رمان شوکای من :

رمان شوکای من یک داستان عاشقانه اجتماعی با پایان خوش هست که در مورد آسیب های ازدواج سنتی و ازدواج سفید صحبت میکنه.

 

خلاصه رمان شوکای من :

رمان شوکای من نوشته ی بنفشه و نگار روایت گر زندگی دختری به نام شوکاست که با رازی که در گذشته اش داره در حال دست و پنجه نرم کردنه. میخواد یه زندگی جدید شروع کنه و کارش رو در آزمایشگاه شروع میکنه غافل از اینکه گذشته تا کامل حل نشده دست از سر ما بر نمیداره.
تو این مسیر کنار مردی قرار میگیره که اتفاقات زندگی کاملا براش بر عکس شوکا بوده. دو روز زخمی، در کنار هم ، در حالی که میخوان به هم کمک کنن اما کسی نمیدونه این کار کمکه یا یه نوع دیگه از آزار…

 

مقداری از متن رمان شوکای من :

صبح که وارد آزمایشگاه شدم همه چیز عادی بود
یه روز عادی با وظایف عادی من به عنوان کارآموز.
طبق معمول سعی کردم بهترین خودم باشم
اما ساعت ده آقای کاظمی صدام کرد و گفت بیام دفتر مدیریت!
و حالا من اینجام
منی که پاهام یاری نمیکنه جلو تر برم
تازه ۲ هفته از شروع کارآموزی من اینجا میگذره
تمام تلاشم رو کردم همه قوانین رو رعایت کنم
طبق صحبت اولیه مسئول بخش، اقای کاظمی، اگر یک ماه کارآموزیم رضایت بخش باشه امکان استخدامم هست
و من واقعا به این کار نیاز دارم
واقعا نمیتونم تو خونه بمونم
حاضرم رایگان کار کنم
فقط اجازه بدن کار کنم!!
دوباره مقنعه ام رو مرتب کردم و رو پوش سفید تو تنم رو صاف کردم
اینجا بزرگترین و مجهز ترین آزمایشگاه شهر بود
و قدیمی ترین و جا افتاده ترین مرکز!
مازیار ملک بعد از پدرش مدیریت اینجا رو گرفته
این آزمایشگاه سالهاست توسط خاندان ملک اداره میشه
خاندانی که به جدیت ، دقت و درستکاری تو کل شهر معروفند
با صدای صاف کردن گلو از جا پریدم
آقای کاظمی از پشت سرم گفت
– خانم دلیر… نمیرید داخل؟
سریع زیر لب زمزمه کردم‌ چشم و به سمت در رفتم
تقه ای به در زدم
صدای جدی از پشت در گفت
– بفرمایید
از شنیدن طن صداش دوست داشتم فرار کنم
اما به اینجا بودن بیشتر از هر چیزی نیاز داشتم
دستگیره سرد در رو فشردم و آروم در رو باز کردم
مردد وارد اتاق مدیریت شدم و سریع گفتم
– سلام… با من کار داشتید!
اتاق بر عکس فضای روشن محیط آزمایشگاه، تم قهوه ای سوخته داشت و برق اتاق خاموش بود
نور طبیعی از درب سر تا سری تراس میومد داخل
هوا امروز ابری بود و این نور جونی نداشت!
به تصویر ضد نور مازیار ملک که پشت میز و سیستم کامپیوترش نشسته بود نگاه کردم و ایستادم
چند بار پلک زدم تا چشم هام به نور عادت کرد و چهره این مرد رو تونستم ناواضح ببینم
بر خلاف تصور که فکر میکردم یه مرد جا افتاده ۶۰ ساله باید باشه
مردی میان سال و نسبتا جوونی بود
مو های مشکی مرتب که به یه سمت حالت داشت
چشم و ابروش به نظر مشکی می اومد
هرچند تو این نور خیلی واضح نبود.
نگاه نافذش روی من بهم فرصت بررسی باقی اجزای صورتش رو نداد
خیلی خشک و جدی گفت
– خانم شوکا دلیر! بفرمایید بشینید
زیر لب مرسی آرومی گفتم و به سمت میز رفتم
اما چند قدمی میز ایستادم و گفتم
– راحتم … در خدمتم!
چشم هاش کمی ریز شد
انگار از اینکه ننشستم خوشش نیومد
اما من میدونستم نشست تو چنین فضایی میتونه با من چکار کنه
نگاهم رو از چشم های جدیش که برام دلهره آور شده بود گرفتم
به پنجره پشت سرش نگاه کردم
درسته صورت جذاب و دلنشینی داشت
اما نگاهش تو دلم رو خالی میکرد
گلویی صاف کرد و گفت
– هر جور راحتید
با این حرف مجدد نگاهش کردم که گفت
– گویا خیلی به تراس و فضای آزاد علاقه دارید

لحن حرفش کنایه آميز بود
انگار از نگاهم به بیرون ناراحت شده بود
سریع با شرمندگی گفتم
– ام… نه … یعنی چرا! فقط یه لحظه یه پرنده رد شد نگاهم رو به اون سمت کشید
دروغ احمقانه ای بود
اما تو دلم دعا کردم باور کنه
که مازیار ملک گفت
– منظورم الان نیست… هرچند این نگاه شما در این لحظه هم قابل توجهه…

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان شوکای من :

دانلود رمان شوکای من اثر مشترک بنفشه و نگار، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Shokaye Man Novel

 

بیوگرافی بنفشه :

بنفشه هستم متولد اوایل دهه ۷۰ ، متاهل و لیسانس تربیت بدنی. ساکن سوئیس و ایران هستم. در سال ۱۳۹۲ با پیشنهاد مشاورم برای آروم شدن ذهنم شروع کردم به نگارش وقایع زندگی خودم. این وقایع رو در یک کانال تلگرامی منتشر کردم و همین شروع داستان من شد. زندگی بنفش داستان زندگی خود من هست که رایگان روی باغ استور موجوده. اون زمان در شرف ازدواج بودم و حالا مامان دو تا فسقل هستم . عاشق داستان های واقعی هستم و کلا تو این زمینه فعالیت دارم و همیشه سعی کردم داستان های متفاوتی که مخاطب های رمانم تجربه کردند رو بنویسم. انگار هیچ‌چیزی آموزنده تر از خوندن تجربیات دیگران نیست. اما به شرط اینکه هیچوقت با خوندن ناقص یک داستان و ماجرا قضاوتش نکنیم. متشکرم .

 

آثار  بنفشه :

رمان زندگی بنفش ۱ – رایگان مجازی اپلیکیشن باغ استور
رمان زندگی بنفش ۲ – رایگان مجازی اپلیکیشن باغ استور
رمان نگاه – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان حس گمشده – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان عشق خاکستری – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان عشق سخت – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
دختری با قلب زرد – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان راز زمرد – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان به طعم تمشک – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان چشمان – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان حریر و حرارت – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان عطر شقایق – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان ماه خاموش – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نغمه شب – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان انتهاج – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان آتش محبوس – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نامستور – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان شوکای من – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نگاریسم – مجازی

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها