رمان قصاص

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 20 فروردین 1403
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۲۷ بعد از ظهر
دانلود رمان قصاص از سارگل

معرفی رمان قصاص :

موضوع اصلی رمان قصاص به قلم سارگل تجاوز است اما بر خلاف رمان های دیگر دختر داستان عاشق متجاوز خود نمی شود! از پیام های مهم این رمان می توان این باشد که همه ی آدما بد مطلق یا خوب مطلق نیستن. همه اشتباهاتی دارن و نقاط قوتی مهم اینه کدومش و تقویت کنن و بقیه بخوان کدومو ببینن.

 

مقدمه رمان قصاص :

خوشحال میشم بعد از خوندن این رمان نظرتونو باهام به اشتراک بذارید.

 

خلاصه رمان قصاص :

آرامش در رمان قصاص به قلم سارگل با ظاهری امروزی باعث شده برداشت های غلطی راجع به شخصیتش بکنن. دختری که با مادرش مستاجر ساختمان سه طبقه ای است مورد تجاوز پسر همسایه قرار می‌گیره. از ترس آبرو سکوت می‌کنه و سکوتش تشویقی هست برای هاکان تا بخواد کارش رو تکرار کنه اما این بار…

 

 

قسمتی از متن رمان قصاص :

با ضربه ی محکمی که به کتف سم ِت راستم میخوره از خواب سبکم میپرم و پلکهام نیمه باز میشن .با دیدن چهره ی بشاش و خنده ی دندون نمای هاله که گویا تازه از راه رسیده رنگ

صورتم ارغوانی میشه و جوشش خون رو توی رگهام احساس میکنم . با حرص و عصبانیت روی زمین چمن کاری که طراوتش روحم رو تازه می کرد میشینم و مثل هر وقتی که خوابم رو

از دست دادم با اوقاتی تلخ به هاله تشر میرم :

_مریضی تو ؟ برای چی میای وسط خوابم؟

مانتوی زرشکی رنگش رو با دست صاف می کنه و درست کنارم میشینه :

_ترش نکن زورم اومد وقتی من خسته و هلاکم تو اینطوری اینجا لم داده باشی !

نفسم رو کلافه بیرون میفرستم و دوباره روی چمن ها دراز میکشم و به چشمهای رنگی هاله که در قاب صورت سفیدش حسابی خودنمایی میکنه نگاه میکنم و لب میزنم :

_داشتم ستاره ها رو می شمردم که خوابم برد .

با خنده ای که میکنه دوباره دندون های ردیفش رو به ُرخم میکشه و در نهایت اون هم خودش رو روی سبزه های سرد رها میکنه و به آسمون چشم میدوزه . سکوت چند ثانیه ای بینمون با صدای هاله شکسته میشه :

_حالا بین این همه ستاره به نظرت کدوم ستاره مال توئه؟

ابروم بالا میپره؛ دستم رو لای موهای کوتاهم که تازگی شکل دلخواهم رو به اون ها داده بودم فرو میبرم و متفکر به انبوه ستاره ها خیره میشم و در نهایت انگشت اشاره م رو به سمت پر نور

ترین ستاره دراز میکنم و جواب میدم :

_همونی که از همه بزرگتره !

همون طوره که چشمش به آسمونه ،تک خنده ای میکنه و طعنه میزنه :

_هنوز بچه ای ، چشمت به نور اون ستاره گیر کرده در صورتی که اون ستاره بزرگ نیست، فقط فاصله اش با زمین کمتره .

با حرص میگم :

_نخیرم! کور که نیستم دارم می بینم ستاره ی من از همه بزرگتره .

دوباره می خنده :

_الان برات نگران شدم ، به سن ازدواج که رسیدی فقط به زرق و برق شوهرت نگاه میکنی ؟

صورتم جمع میشه :

_این الان چه ربطی داشت ؟ مثل دانشمندا حرف های فیلسوفانه بلغور می کنی اما من که می دونم هیچی حالیت نیست .

این بار اونه که نفسش رو آزاد میکنه. بیاعتنا به حرفم ستاره ای که دور افتاده تر از بقیه ی ستاره هاست رو با گرفتن انگشت اشارهش به اون سمت نشونم میده و پشتبند اشارهش حرفش رو میزنه :

_به نظر من اون ستاره ی منه !

پشت چشمم رو نازک میکنم :

_حتی تو آسمون ها هم ریز دیده میشی .

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان قصاص :

دانلود رمان قصاص اثر سارگل، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Ghesas Novel

 

بیوگرافی سارگل :

سارا حسینی هستم تقریبا همه توی مجازی با اسم سارگل میشناسنم از شونزده سالگی شروع به نوشتن کردم. بعد از شروع قصاص توی سن نوزده سالگی نوشتن برام جدی شد و تمام تمرکزم رو صرف رمانم کردم که با صد هزار مخاطب توی تلگرام حسابی سر و صدا کرد. چند ماه بعدش خاطره سازی رو استارت زدم که محبوب ترین رمانم هست و در دست چاپه! عاشق تمام مخاطبامم عاشق نگاهشون که صرف نوشته هام می‌کنن. در حال حاضر رمان جدیدم رو استارت زدم ولی چون دختر کوچولوم به دنیا اومد فعلا نتونستم ادامش بدم.

 

آثار سارگل :

خاطره سازی – انتشارات علی
رمان من عاشقم یا تو – مجازی رایگان
رمان نوازش خیالی – مجازی رایگان
رمان قصاص – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان لمس رویا – مجازی فروشی

امتیاز دهید

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها