رمان ماه نشان

بازدید: 6 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 16 اردیبهشت 1403
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۲۶ بعد از ظهر
دانلود رمان ماه نشان از گلوریا

معرفی رمان ماه نشان :

رمان ماه نشان به قلم گلوریا، داستانی قوی و فوق العاده است که در ژانر فانتزی و تاریخی نوشته شده است.
روایت بسیار زیبایی دارد.
روایت گر پادشاه قدرتمند گرگینه ها است که سالها هیچ دختری او را جذب خودش نمی‌کند.
بعد از هزاران سال، یک دختر مظلوم با ذاتی پاک مقابل او قرار می‌گیرد.
دختری که سرنوشت او را به عنوان جفتش انتخاب کرده.
دل به چشمان او می‌بندد و حالا دخترک مجبور است به عنوان جفت پادشاه گرگینه، در قلمروی او باشد و…

 

مقدمه رمان ماه نشان :

تمامیه اتفاقا و ایده اصلی داستان زاده ذهن نویسنده رمان میباشد…

 

خلاصه رمان ماه نشان :

رمان ماه نشان به قلم گلوریا، داستان دختری مظلوم با ذاتی پاک است که سرنوشتش با پادشاه گرگینه ها رقم می‌خورد و سرنوشت او را به عنوان جفتش انتخاب می‌کند.
جفت مردی که هزاران هزار سال است کسی او را جذب نکرده و حالا مجبور است در قلمروی گرگینه ها، به عنوان جفت پادشاه گرگینه ها زندگی کند.
به عنوان معشوقه‌اش و…

 

مقداری از متن رمان ماه نشان :

کیتِن نیرویی الهی و اسرارآمیز که خدایان سومر برای محافظت از این نیرو جادوگران و کاهنانی را در قالب محفلی مخفی که اعضای آن زنانی با نیروی معنوی بالا و انرژی های پاک بوده تشکیل داده بودند…
کیریشا ایزدبانوی اُور و آخرین نسل از جادوگران سفید که نیروی الهی(کیتِن) به منظور حفاظت از کره زمین از نیروهای تاریک و شیطانی از طرف خدایان به وی اعطا گردید…!
و در این راه همه زنان عضو محفل در محضر خدایان سوگند وفاداری خوردند که تا آخرین قطره خون خود از جادوگر اعظم کیریشا محافظت کرده و مانع افتادن این نیرو بدست اهریمن تاریکی شوند.
این سوگند وفاداری در مراسمی مذهبی و با بریدن کف دستهای زنان با خنجری فرازمینی و خون های حاصل از بریدگی را درون ظرفی از طلا ریخته و در آخر این خون ها توسط کاهنان به آنها خورانده شد که جای این زخم هیچوقت بهبود نخواهد یافت…!
و چنانچه زنان عضو محفل این سوگند وفاداری را به هر دلیلی بشکنند دچار نفرین و عذابی ابدی خواهند شد !
ابتدا در وسط شهر اُور معبدی سنگی( معبد خدایان ) و چهارطبقه که هر طبقه بصورت مربع بروی طبقه دیگر ساخته شده بود بنا نهادند…
و مردم عادی با تقدیم کردن هدایا و قربانی کردن حیوانات در این معبد به پرستش خدایان و همچنین الهه کیریشا می پرداختند.
هدف از این کار پنهان کردن حقیقت از عموم مردم بود و بجز شخص پادشاه هیچ کس از آنها از وجود نیروی الهی باخبر نبودند و به ظاهر محلی برای نیایش مردم بود…
اما در واقع محفل اصلی در زیر معبد خدایان قرار داشت !
که این محفل سّری مکانی چند صدمتری با اتاق ها و راهروهای تماماً سنگ تراش شده بود…
کیریشا زنی لاغراندام، قد بلند، چهره ای معمولی ، چشمانی نقره ای با سری که موهایش کاملا تراشیده شده بود…بظاهر مانند زنان ۳۰ ساله بنظر میرسید اما در حقیقت بیشتر از ۴۰۰ سال عمر داشت !!..
که دارای ذاتی پاک و بدور از هر گونه حرص و طمع و دروغگویی …
بندرت از نیروی الهی استفاده می‌کرد ولی هنگام استفاده هلال ماه طلایی وسط پیشانی اش نمایان شده و شروع به درخشیدن می‌کند و این نشان فقط بروی پیشانیه فرد برگزیده ظاهر می‌شود !…
بانو کیریشا در طول روز بیشتر اوقات در حال تهذیب نفس و به حالت چهارزانو نشسته و دستانش از دو طرف باز بروی زانوها قرار می‌داد(حالت مراقبه)….بجز تعداد محدودی از شاگردان ارشد بقیه شاگردان و کاهنان در طول روز مشغول نگهبانی و نظارت بر مردم بودند.
و در هنگام شب درهای معبد بسته می‌شد و شاگردان دوباره به محفل رفته و تحت آموزش های جادوگری و مبارزه قرار می‌گرفتند …
در طرف دیگه والاک اهریمن تاریکی برای دستیابی به این نیرو جادوگران زیادی را که دارای این موهبت بودند در طی هزاران هزار سال قبل نابود کرده بود اما هیچ وقت موفق به دریافت این نیرو(کیتِن) نشده بود…
و این بار هم برای یافتن جادوگر برگزیده از طریق موجوداتی جاسوس و حیله گر که خود را به شکل های مختلف تغییر می‌دادند وارد معبد خدایان شده و پس از بررسی های فراوان در نهایت به مکان محفل اصلی پی برده و این موضوع را در اختیار ارباب خود قرار دادند…

و ارتشی چندهزار نفری را از پست ترین و خونخوار ترین موجودات تاریکی که همه سوار بر حیواناتی وحشی و عظیم الجثه ، نعره کنان بسوی شهر اُور روانه کرد…
جادوگر اعظم از چند روز قبل وجود انرژی های تاریک را حس کرده بود و وجود نشانه هایی همچون هجوم دسته جمعی کلاغ‌های سیاه در آسمان شهر ، ناآرامیه حیوانات و ابرهای تیره و غیرعادی باعث وحشت و هراس مردم شده بود….
جادوگر کیریشا وقوع اتفاقی شوم را پیش بینی کرده و بلافاصله این موضوع را با شخص پادشاه در میان گذاشت…لوگال دهمین پادشاه از سلسله پادشاهان اُور که خود مقامی نیمه خدایی داشته و در مراسم سوگند وفاداری محفل جادوگران به همراهه دیگر خدایان حضور داشت !
پادشاه لوگال مردی قانونمند و عادلی بود که همواره به فکر رفاه مردم و نیازهایشان و آبادی شهر اُور بوده…اولین پادشاه شهر اُور که از مادری انسان و پدری خدا زاده شد و بعد از اون نسل اندر نسل پادشاهان اُور نیمه خدا زاده شدند…
پادشاه به پیش بینی ها و الهامات جادوگر اعظم اطمینان داشته و فورا دستور داد زنان و کودکان و افراد سالخورده وارد پناهگاهی که در زیر کاخ پادشاهی ساخته شده بود پناه بگیرند…و به هر کدام از مردان جوان برای جنگیدن شمشیر و سپری داده شد.
در کمتر از چهار روز شهر خالی از سکنه شد و ارتشی از سربازان و سواران نظامی و مردمی در پشت دیواره های کاخ به حالت آماده باش ایستاده بودند…
و جادوگر اعظم و دیگر زنان محفل همگی لباس‌های سفید پوشیده و منتظر دستور از بانوی خود بودند !
کیریشا شنلی پوشیده از پَرهای سفید به تن داشته که دنباله آن بروی زمین کشیده می‌شد و عصایی بلورین با سری شبیه اژدها در دست داشت…
بانو کیریشا خواهری از خود بزرگتر به اسم کارمِن داشت، کارمِن زنی زیرک ،حیله گر و بسیار محافظه کار بود که بطور مخفیانه مهارت‌های جادوگری ممنوعه را فراگرفته بود…جادوهایی تاریک و خطرناک !
کارمِن وقتی فهمید خواهر کوچکترش به عنوان برگزیده برای نیروی الهی(کیتِن) انتخاب شده بسیار ناراحت شد زیرا کارمِن سالها قبل از خواهرش خدمتکار وفاداره خدایان و از درجه تهذیب بالایی نسبت به خواهرش برخوردار بود اما به علت نداشتن ذات و روحی پاک از واگذاری این مسئولیت بزرگ کنار گذاشته شد…
و وقتی داشت سوگند وفاداری به خواهرش کیریشا را میخورد همزمان در قلبش بذر کینه و نفرت از خدایان و همچنین خواهرش را کاشت !!
کارمِن متوجه جاسوسان اهریمن در معبد شده بود با اینکه می‌توانست آنها را نابود کند و مانع جاسوسی شان شود اما خودخواهانه و از سر کینه ای که داشت این موضوع را نادیده گرفت و گذاشت به مکان محفل اصلی پی ببرند.
و این آغاز خیانت به خواهرش و شکستن سوگند وفاداریش بود !

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان ماه نشان :

رمان ماه نشان به نویسندگی گلوریا، به صورت آنلاین و در حال تایپ در کانال تلگرام نویسنده قابل مطالعه می باشد.

https://t.me/+Z5xGwAMdcKZlNzlk

 

بیوگرافی گلوریا :

گلوریا با نام مستعار، نویسنده و رمان نویس، ساکن شهر همدان هستن و نوزده ساله.
نویسندگی رو از سه سال پیش شروع کردن و در ژانر عاشقانه و فانتزی فعالیت دارن.
موضوع های تاریخی و هیجانی انتخاب میکنن و با قلم زیبا و دلنشینی که دارن مخاطب های زیادی رو جذب خودشون کردن.

 

آثار گلوریا :

رمان خون آشامان اصیل – درحال تایپ
رمان اسم من مارال – در حال تایپ
رمان ماه نشان – درحال تایپ

امتیاز دهید

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها