رمان ماندن در وقت اضافه

بازدید: 5 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 28 آبان 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۴۱ بعد از ظهر
دانلود رمان ماندن در وقت اضافه

معرفی رمان ماندن در وقت اضافه :

رمان ماندن در وقت اضافه روایت گر زندگی سارا ست. زنی مقتدر و محکم، زنی که هیچ قت از پا نمی ایستد و نمی گذارد چرخه ی زندگی اش بایستد یا خللی در آن ایجاد شود. زنی پر تلاش که در برای رسیدن به اهداف خود در جنگ است.

رمان ماندن در وقت اضافه در سال ۱۳۹۹ از انتشارات صدای معاصر به چاپ رسیده است. ویراستاری این کتاب توسط آقای علی شاهری انجام شده است. تعداد صفحات آن ۱۷۹ می باشد.

 

خلاصه رمان ماندن در وقت اضافه :

رمان ماندن در وقت اضافه شکل یافته در بستر واقعیت و خیال در پی آن است که تصویری از زن نویسنده در زمان حاضر در وضعیت مدرن به دست دهد. تصویری که ریشه در واقعیت دارد.

مرز های حیات این زن چه گونه ترسیم میشود؟ دغدغه های او چه گونه دستخوش تحولات قرار میگیرد. و در سایه چه بازی هایی می تواند خود را به کام نابودی یا کامروایی بکشاند. مسئله مهم اراده و انتخاب است.

دشواری های زیستی سارا بارها به مخاطب یاد آوری میکند که دیگر گونه زیستن تاوانی سنگین دارد. او مورد قضاوت قرار میگیرد. و همچنان به راهی ادامه میدهد که تنها راه زیستن برای او رقم میزند. گویی از سارا جز نوشتن کاری برنمی آید. او کلمه را تنها پناهگاه خود میداند. و برای پناه گرفتن در سایه کلمه بهایی که می پردازد اندک نیست، اما لذت بخش است.

سارا یک تنه مانند تیم فوتبالی بازی میکند که در وقت اضافه باید سرنوشت خود را تعیین کند. مسئله شاید برد و باخت نباشد. اما نفس بازی کردن تا آخرین دقایق اهمیت دارد.

برای چنین زنی نشستن و نبودن و نماندن معنایی ندارد. او فقط می دود.

 

مقداری از متن رمان ماندن در وقت اضافه :

زنی با اندامی نحیف و صدایی ،نازک در سالهای دور خودش را حلق آویز کرد یک روز خواست که نباشد از خانه بیرون رفت به قصد خرید و خودش را به جاده رساند و بعد جنگل را یک دل سیر در خیال تماشا کرد و با خودش گفت

چه بهتر که به جای خرید و روزمرگی کلید را در قفل بچرخانم و تنهایی را پشت سر جا بگذارم و بمیرم

مرگ برای او یک وسوسه بود. پنج شش بار تمرین کرده بود تا بمیرد.

میخواست پرفورمنسی به یادماندنی باشد. نمی دانست سالها بعد مردن در این جغرافیا ساده خواهد شد. رفتن مدام ما به مراکز خرید در وقت حراج مردن زیر صدای موسیقی و بمباران یعنی خودم یعنی یک «من» بزرگ و متورم که نور است.

یاد نگرفته با خودش صاف و ساده کنار بیاید و سرش را مثل بچه ی آدم پایین بیندازد کار کند.

من هر روز ساعت هشت صبح مرده از مرگ یا خواب شب قبل بیدار میشوم راه می افتم سمت آشپزخانه و کتری را از آب پر میکنم شعله ی گاز را میدهم بالا تا آبی و سرکش بسوزد و بعد سمفونی شماره ی پنچ بتهوون گوش میکنم.

وقتی نان تست سیاه را در دهان میگذارم اخبار جنگ تعداد کشته ها و زخمیها و تیراندازی در ایالت فلوریدا در گوشم انعکاس غریبی دارد.

ساعت نه که میشود تکه ای مرغ برای ناهار از فریزر در می آورم و به ادویه هایی فکر میکنم که قرار است به تنش بچسبد.

درست شبیه یک زن خوش پوش این یکی از راههایی است که یاد گرفته ام تا زندگی در آشپزخانه را به شکل یک تربچه در آورم.

هوس انگیز و سرخ… شاید در نظرت تمام این تصویرها احمقانه ،باشد که زنی در چهل سالگی زندگی در آشپزخانه را به یک تربچه تشبیه کند

من هیچ وقت در زندگی ادعای عاقل بودن نکردم و نخواهم کرد عقل در جایی دور از من ایستاده، حرص میخورد و سیگار پشت سیگار دود میکند و فحشم میدهد همه چیز از فیلتری گرم و سرخ عبور میکند و در شبکیه ی من نشسته و پیام های دیداری عین تصاویری دودزده به مغزم مخابره میشود.

همیشه زندگی را همین جوریها کجکی دیده ام. اصلاً در جایی که من زندگی می کنم نمیشود صاف زندگی ،کرد نمیشود صاف تماشا کرد.

زندگی برفکی است باید یکی پیدا شود منتش را بکشم برود پشت بام آنتن را جابه جا کند شاید تصویر صاف شود مثلاً هر روز روی سطح چای صبحانه ام جرم چربی و املاح آب نشسته است.

چای را مینوشم و بعد تلفن های پشت سر هم شروع می.شود زنگ اول را سردبیر مجله میزند که می گوید:

-سارا… بدو پرونده ها را پیگیری کن

-سارا… بدبخت شدیم رفت…

-سارا… بدو… حواست باشه افت نکنیم.

-سارا… شماره ی پیش گیج میزدی میزگرد خوب در نیومد…

ما سه نفر همیشه گیج و منگ میشویم هر یک از ما شکل خودش گیج دور میزند زندگی را ما نمیتوانیم هشیار باشیم؛

چون مرگ هر روز صبح ساعت هشت به ما سر میزند فقط یک لحظه خودت را جای نفر سوم که در جنگل خودکشی کرد .

بگذار تصور کن اگر هر روز بازو در بازوی مرگ راه بروی، چطور می توانی گیج نزنی؟ هرجا پای کلمه در میان باشد، مرگ و طناب از دور ما را تماشا میکند دل دل میکند نزدیک شود.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان ماندن در وقت اضافه :

از طریق انتشارات صدای معاصر و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی لادن نیکنام :

لادن نیکنام متولد ۱۳۴۷ و زاده تهران است. او علاوه بر نویسندگی در حوزه های شعر، روزنامه نگاری، و گفتار درمانی هم فعال است.

لادن نیکنام کارشناسی گفتار درمانی دارند و از سال ۱۳۷۵ تا کنون به چاپ داستان و شعر و.. در مطبوعات پرداخت. اولین مجموعه شعر ایشان رد سال ۱۳۸۲ با نام «روز شمار جنوب» به چاپ رسیده است.

 

آثار لادن نیکنام :

رمان علائم حیاتی یک زن – انتشارات ققنوس

رمان ماندن در وقت اضافه – انتشارات صدای معاصر

رمان این خانه پلاک ندارد – انتشارات ققنوس

رمان مورچه در ماه – انتشارات افق

رمان تک شاخ – انتشارات صدای معاصر

رمان دوازده بچه ای که نداشتیم – انتشارات فرهنگ ایلیا

رمان حفره ای در آینه – انتشارات ققنوس

رمان روزشمار جنون – انتشارات درسا

 

 

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها