رمان این دور را من بازی میکنم

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 2 آبان 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۴۳ بعد از ظهر
دانلود رمان این دور را من بازی میکنم

معرفی رمان این دور را من بازی میکنم :

در رمان این دور را من بازی میکنم ساناز لرکی به ملموس ترین حالت ممکنه شخصیتی را بازسازی میکند که باید در عرض ۲۴ ساعت هویتی که داشته را پس بگیرد.

ترس و هیجان ملموس رمان این دور را من بازی میکنم کشش بالایی دارد که ضمن نکات روانشناختی دیدی عمیق به سایکو درام دارد.

 

مقدمه رمان این دور را من بازی میکنم :

به نام خالق چشمه ی ذوق

تقدیم به بچه های گروه تئاتر که با اقتباس از این رمان نمایش جنون کشدار را روی صحنه برده اند.

 

خلاصه رمان این دور را من بازی میکنم :

لنا دختری که به محض با کردن چشمانش در یک مکان ناشناخته و عجیب با افرادی مرموز و ترسناک روبرو میشود که هیچ شناختی از آنها ندارد. او فقط ۲۴ ساعت زمان دارد تا معمای آن مکان ناشناخته را حل کند در این میان ارس مردی که احساسات تازه ای در او ایجاد می‌کند اما به نام پزشک اوست و کلید حل معما را دارد.

 

مقداری از متن رمان این دور را من بازی میکنم :

نور کم رمقشان از پارکتهای سیاه کف منعکس نمی شود. فضای نیمه روشن چشم هایم را تسکین میدهد و سالن تقریباً خالی باعث می شود فکرم آرام بگیرد.

عطر نمی که شبیه شرجی ملایم است برایم بسیار آشنا می آید. نیازی نیست چیزی را لمس کنم؛ پارچه ی روتختی و لباسم یک جور نرمی لطیف دارد و سفیدیاش عجیب تکراری است به طرز دردناکی ریز به ریز جزئیات در حین آشنایی مطلق برایم غریبه هستند.

همان طور که روی تختم در گوشه ی سمت راست سالن به دیوار چسبیده ام و به فضای عریض پیش رویم چشم می چرخانم مغزم از بار مسئولیت سوالاتی که روی هم تلنبار شده اند شانه خالی می کند.

می دانم که باید نام داشته باشم اما حتی نمیدانم میرا چگونه خطاب می کنند نباید نشان دهم مقهور ندانستن شده ام. حتی نباید آن قدر ضعف نشان دهم که بفهمد سرما به حریم تنم رسوخ کرده .است دوباره مصرانه زیر لبمی پرسم

_من کجام ؟؟

مرد از جا بلند میشود فهمیده که لجبازی کرده ام چون در نگاهش نوعی میل به مجادله زبانه می کشد چشمهای مشکی رنگش شبیه یک حرف می شوند شبیه صاد روبه رویم می ایستد و مدادی از جیبش در می آورد و مورب جلوی صورتم تکان میدهد.

احساس خطر میکنم مرد را نمی شناسم؛ اما هشداری درونم زبانه میکشد. عطر تلخش برایم آرام بخش و بسیار آشنا است. از آن همه نزدیک بودنش می ترسم زیر دستش میزنم مداد کف زمین می افتد و حول یک کانون دایره ای می چرخد مرد کلافه تهدیدم میکند

امیدوارم این مرحله بدون این که مجبور بشم تنبیه ت کنم تموم بشه.

احساس خطر میکنم؛ چون احساس میکنم مرد بدش نمی آید کمی از تهدیدش را عملی کند کلمات را آرام و شمرده ادا میکنم.

_خواهش میکنم آقا اینجا کجاست؟ چرا پنجرهها رو پوشوندی؟ اینا پرده ن؟ پشت این پرده ها چیه؟

مرد به سمت روپوش سفید رنگی که روی مبل افتاده می رود. آن را بر می دارد. سرش را به فرمی مغرورانه بالا نگه داشته و در حالی که روپوش را می پوشد می گوید:

_اقا نه، ارس صدام کن

در شرایطی که ماهیت همه چیز دست خوش تزلزل است نمی خواهم ضعف نشان دهم؛ اما نمیتوانم التماس درون چشمهایم را کنترل کنم وجودم مملو از عطش دانستن و وحشت ندانستن است.

ارس به سمت کتابخانه می رود، لحظه ای درنگ میکند و بعد یک کتاب بر می دارد و به سمتم برمی گردد و در همان حال توضیح میدهد:

_اینجا یه تیمارستان خصوصیه من پزشکتم. میدونی ماهیت هر چیزی متغیره و میتونه هر نقشی رو بپذیره.

توی ذهنم آنچه را که گفت تکرار میکنم…

تیمارستانه؛

وحشتی عمیق سرتاپای وجودم را فرامی گیرد تا سرحد مرگ منقلب شده ام.

ارس نقطه ی مقابل من .است در تزلزل عمیق ،من او جانب اطمینان را دارد.

انگار سعی داشته باشد یک کودک را ترغیب کند که کتاب را بگیرد، سرش را به نشانه ی تایید و بگیر تکان میدهد.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان این دور را من بازی میکنم :

از طریق انتشارات علی و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی ساناز لرکی :

خانم ساناز لرکی ۳۳ ساله متولد سال ۱۳۶۹ زاده ی اهواز و فارغ التحصیل رشته ی عکاسی هستند. ایشان علاوه بر رمان دستی در شعر و همچنین فیلمنامه نویسی دارند.

 

آثار ساناز لرکی :

رمان رخساره در نقاب _ انتشارات آئی سا

رمان این دور را من بازی میکنم _ انتشارات علی

رمان پرسه در سراب _ انتشارات آئی سا

رمان خیال گلستان _ انتشارات آئی سا

رمان نامه‌ ای از ماه

رمان سه جلدی سمفونی ها _ در دست چاپ انتشارات علی

رمان پارادوکس‌ عاشقانه _ مجازی

رمان راز شبانه _ مجازی

فیلم‌ نامه مادر _ سینمای بهار

فیلم‌ نامه شب‌ _ سینما فیروزه

فیلم‌ نامه تنهایی لیلا _ فروغ سینمای جوان

فیلم‌ نامه شراب روحانی _ فروغ سینمای جوان

فیلم‌ نامه از حور _ برگزیده جشنواره مال

نمایشنامه هیوا و عشق ناتمام

نمایشنامه کابوس کشدار برای افراد گناهکار _ بهترین نمایشنامه ی دانشگاهی

نمایشنامه امید

نمایشنامه سه روز روی مین

نمایشنامه باغ پرتقال

نمایشنامه مه زده

نمایشنامه جنون کشدار _ اجرا ۱۴۰۱

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها