رمان ناتمام دنیا

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 27 دی 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۳۶ بعد از ظهر
دانلود رمان ناتمام دنیا از مهسا زهیری

معرفی رمان ناتمام دنیا :

رمان ناتمام دنیا به دور از اطناب و اضافه گویی با تعلیقی خوب و مناسب است و از همان صفحات ابتدایی خواننده را درگیر میکند. قلم مهسا زهیری روان و شخصیت سازی از دل اجتماع و قابل باور است.

این رمان در سال ۱۴۰۰ از انتشارات علی به چاپ رسیده و ۵۱۰ صفحه است.

 

خلاصه رمان ناتمام دنیا :

رمان ناتمام دنیا روایت زندگی دنیاست، دختری که نمایشنامه نویس ‌و مربی تئاتر است و قصد دارد گندم هشت ساله دختر دکتر بیات ۴۰ ساله را به روی صحنه ی نمایش ببرد. پدری که با گذشته ی تاریک خود همچنان دست به گریبان است و اطلاعی از دلیل اصرار های بی وقفه ی دنیا و بازی پشت پرده ی او ندارد و به او مجوز ورود به خلوت دو نفره ی خودش و فرزندش میدهد.

 

مقداری از متن رمان ناتمام دنیا ۱ :

نفس عمیقی کشید و ادامه داد
آخه یکی تو رو نشناسه فکر میکنه به خاطر باباشه، نه خودش! با کف دست به یکی از صندلیها تکیه زدم و سرتاپای خودم رو نشون دادم
واقعاً به نظرت من نیاز به این نقشه کشی ها دارم؟
می دونم دارم شوخی میکنم
دوباره خندید. نمی خواستم به کسی اجازه بدم در موردم بد فکر کنه. به اندازه ی کافی قیافه و هیکل داشتم که تو بیست و دو سالگی دنبال مرد چهل ساله
نباشم سارا مشغول مرتب کردن کاغذها شد و دوباره گفت:
به هر حال نذار با مدیر حرف بزنه بین خودمون سه تا بمونه بهتره. چند ضربه به در کلاس خورد و مرد با کت و شلوار اتوکشیده ی مشکی و پیراهن زرشکی داخل اومد درست رأس ساعت دو موهای مشکی مرتب داشت که از لابه لاش چند تار خاکستری خودنمایی میکرد. پوست معمولی و چشم های درشت سارا جلوی پاش بلند شد و احوال پرسی کرد. مرد باهاش گرم گرفت و سری هم برای من تکون داد سارا به یکی از صندلی های کلاس اشاره کرد و تعارف زد. لطفاً بفرمایید مرد همین کار رو کرد و هر سه نشستیم؛ من کمی دورتر از سارا که به مرد روبه روش لبخند مؤدبانه میزد مرد خودش به حرف اومد. اگر به خاطر زنونه بودن جلسه اولیا الان به من وقت دادید، می تونستم از خواهرم بخوام بیاد.
سارا با سر رد کرد و گفت:
نه جلسه مثل همیشه شامل پدرها هم میشد من خواستم دیرتر بیاید که علاوه بر کارنامه ی میان ترم در مورد به مسئله ی دیگه هم صحبت کنم.
مشغول کنار هم گذاشتن کاغذهای کارنامه شد. مرد حالا با اخم روی پیشونی نگاه میکرد؛ ولی سوالی نمی پرسید سارا بلند شد و کارنامه رو جلوی مرد گذاشت. با خوندن برگه ها اخمهای مرد هر لحظه بیشتر می شد. ســارا توضیح داد:
چون سری قبل گفتید بدون ارفاق امتیاز واقعی رو بنویسم….
مرد سر تکون داد و گفت بدتر از ترم اوله حواس پرتی های عید و خرید و… طبيعيه.

 

مقداری از متن رمان ناتمام دنیا ۲ :

سارا نگاهی به من انداخت و جواب داد:
تازه کلاس دومه کنکور که نمی خواد بده توصیه ی من اینه که سخت نگیرید و خودتون گاهی به درسهاش .برسید اگر از طرف شما حمایت و تشویق بشه…. بذاره.
من در حال حاضر وقتش رو ندارم شاید تو تعطیلات عید مسئله ی گندم جان فقط هوش . وقت نیست باید برای مطالعه و تمرین
مرد دستی تکون داد.
نمیدونم چه کارش کنم. سر کارنامه ی قبلی باهاش حرف زدم قول داد.
دست هام رو روی سینه قفل کردم و وارد گفت وگو شدم.
زندگی مثل یه جعبه شکلات میمونه هیچوقت نمی دونی چی گیرت می آد. هر دو به من زل زدند و بعد از چند ثانیه، مرد گفت:
متوجه نشدم!
فارست گامپ
بله ؟
گفت:
دیالوگ معروف فیلم «فارست گامپ» بود.
صورت مرد جمع شد و مثل اینکه با دیوونه ها طرف باشه سر تکون داد.
من وقت فیلم دیدن ندارم
سمت سارا برگشت سارا لب باز کرد که توضیح بده؛ اما من گفتم: ظاهراً شما وقت هیچی ندارید!!
مرد دوباره چرخید. سارا فوراً شروع به رفع و رجوع کرد.
دکتر ،بیات ایشون مربی تئاتر بچه ها هستند؛ خانوم توکلی خودشون بازیگر تئاترند… کلا تو کار فیلم و تئاتر و…. این چیزها.
تک سرفه ای کرد که نگاه خیره ی بین ما شکسته بشه. می دونستم که سارا تنش و دردسر نمی خواد ابروم رو بالا انداختم که مرد چشمهای مشکیش رو از
چشمهای من بگیره سارا دوباره به حرف اومد.
آقای دکتر!

مرد بالاخره سرش رو چرخوند و سارا ادامه داد:

خانوم توکلی منظور بدی ندارند چون امسال وقت زیادی با گندم گذروندند، نگرانشند.
دکتر جوابش رو داد
بله متوجه ام. سعی میکنم بیشتر وقت بذارم.

 

مقداری از متن رمان ناتمام دنیا ۳ :

به سارا اشاره زدم که شروع کنه سه چهار سال از من بزرگتر بود و بهتر می تونست مرد رو راضی کنه به خصوص حالا که انگار آقای دکتر از من خوشش نیومده بود مرد خواست بلند بشه که صدای سارا نیم خیز نگهش داشت.
یه مورد دیگه هم هست.
دکتر دوباره نشست و اخم به صورت آورد. پرسید:
دخترم کاری کرده؟
نه نه. گندم دختر خوبیه. در واقع….
نگاهی به من انداخت و جمله رو تموم کرد.
از نظر خانوم توکلی اجراش توی نمایش مدرسه خیلی خوبه.
جداً؟
بله.
ادامه ی گفت و گو رو توی دست گرفتم.
چون بازیش خوبه حیفه که بی نتیجه بمونه میخوام اگه اجازه بدید تو
یکی از نمایشهای خارج از مدرسه شرکت کنه.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان ناتمام دنیا :

از طریق انتشارات نشر علی و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی مهسا زهیری :

مهسا زهیری متولد ۱۳۶۶ و ساکن تهران است. نویسندگی را با سایت نودهشتیا آغاز کرد. نوشته های او به شدت مورد استقابل مخاطبین قرار گرفت. اکثر رمان های این نویسنده ژانر معمایی دارد.

 

آثار مهسا زهیری :

کتاب رمان ابرها نگاه می کنند – انتشارات صدای معاصر
رمان ناتمام دنیا – انتشارات علی
کتاب رمان به من بگو لیلی – انتشارات برکه خورشید
رمان بی مرزی – انتشارات برکه خورشید
کتاب رمان فراموش آباد – انتشارات برکه خورشید
رمان کوچ ترین شکل یک پرنده – انتشارات کافه رمان پارسی
رمان قبل از شروع – فایل رایگان مجازی
رمان تنها نیستیم – فایل رایگان مجازی
رمان فصل بادباک ها – فایل رایگان مجازی
رمان ستاره پنهان – فایل رایگان مجازی
رمان هیچ وقت دیر نیست – فایل رایگان مجازی
رمان کوچ – فایل رایگان مجازی
رمان بی مرزی – فایل رایگان مجازی
رمان سایه به سایه – در حال تایپ
کتاب رمان از یاد بردن آقای چیز – انتشارات آرینا (نشر علی)
رمان هم قفس عقاب_انتشارات صدای معاصر

 

 

 

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها