رمان اوهام عاشقی

بازدید: 1 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 12 بهمن 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۳۵ بعد از ظهر
دانلود رمان اوهام عاشقی از نیلوفر قائمی فر

معرفی رمان اوهام عاشقی :

مهم ترین هدف نیلوفر قائمی فر از نوشتن رمان اوهام عاشقی؛ مهمترین هدف برای این رمان دادن اطلاعات آسیب شناسی به مخاطب بدون تجربه شخصی آنهاست و گاها در حین خواندن با همذات پنداری بدونند در شرایط مشابه چه عکس العملی باید انجام بدن و راهکار های حقوقی و قانونی بعضی از رخدادها چگونه است.

رمان اوهام عاشقی به قلم نیلوفر قائمی فر در سال ۱۴۰۱ به صورت مجازی و فروشی از اپلیکیشن باغ‌ استور منتشر شد.

 

مقدمه رمان اوهام عاشقی :

رمان اوهام عاشقی از سرگذشت دو شخص مجزا از هم نوشته شده که من، نویسنده، این دو سرنوشت و به هم وصل کردم و نیمی از داستان و صحنه ها برای بیان اسیب های جامعه و راهکارها و علت های بروز طراحی شده توسط ذهن من هست.

 

خلاصه رمان اوهام عاشقی :

شروع رمان اوهام عاشقی از نیلوفر قائمی فر از همخانگی زنی متاهل اما متارکه کرده با پسری هست که شب عروسیش فرار کرده است. در تمام مدت همخانگی این دو نفر هیچ قانون و تابویی رو زیر پا نمی ذارن با اینکه عشق در سینه اشون پنهان شده اما به هم کمک می کنند از روابط سمی و خطرناک نجات پیدا کنند تا بهم برسند، وقتی همه چی ظاهراً خوب پیش می رفته برای یه سوئ تعبیر و ترجمه غلط ذهنی هر دو نفر از افکار و حرف های هم، چنان به لجاجت می افتند که به یکباره در طول یکشب هرچی ساختن و خراب می کنند و جدا می شند اونم زمانی که گره ای محکم بین اون هاست و خبر ندارند و این شروع اصل داستان هست وقتی که این دونفر مقابل هم قرار می گیرند با اون گره زیبایی که این دونفر رو دوباره به هم وصل کرده، با اون خاطرات عاشقونه، با خانواده ی سنتیشون که ازدواج سفیدو ننگ می دونند و میخواهند…

 

مقداری از متن رمان اوهام عاشقی :

راهی بیمارستان شدیم، زانوم در رفته بود و دکتر همینطوری که با من و عطا حرف می زد زانومو معاینه می کرد که یهویی بدون آمادگی جا انداخت. انگار من روی هوا رفتم و اومدم پایین و از ته گلوم جیغ کشیدم.
عطا بی طاقت یه دستمو توی دستش محکم گرفت اما من…من از سر احوالم سرمو به شکمش که بالا سرم ایستاده بود، چسبوندم. از بین اشکام دیدم که دکتر داره نگامون می کنه.
تا اون لحظه سه بار از عطا پرسیده بود:”تو زدی؟ نکنه تو خیابون زدی تو سر و صورتش؟ نکنه دست به زن داری؟” همش با چشم و ابرو بهم اشاره می کرد تا راستشو بگم. چی راست بود؟ این که شوهر لاابالیم دنبالم کرد و هم خونه ام نجاتم داد؟
چقدر این دو جمله برای جماعت ما چندش آوره اما کسی نمی دونه پشت قضیه چیه، برای همینه می گن قضاوت نکنید، برای همینه که اما علی (ع) می گه حتی اگر به چشم چیزی رو دیدین هم قضاوت نکنید…اما ما همه ی حاکمیم و همیشه کلاه قاضی روی سرمونه.
عطا با ترحم و عصیان که هردو به یک اندازه چاشنی اخم و چین و انقباض عضلات صورتش بودن، نگام کرد و گفت:
-ساقی؟ الان دردت کمتر می شه و دکتر بهت مسکن می ده. بریم خونه نمک داغ می ذارم روی زانوت بهتر می شی.
با همون رنج و ضجه ای که کنترل می کردم گفتم:
-نمک؟ تنم زخم داره نمک می سوزونه.
عطا-مامانم تو یه کیسه نمک داغ شده می ریخت و روی زانوی بابام می ذاشت وقتی درد می گرفت.
دکتر رو به پرستار گفت:
-زخم دستاشم تمیز کنید؛ دفترچه بیمه دارین؟
عطا-نه آزاد بنوسید؛ می تونم ببرمش؟
دکتر-ببری خامش کنی باز باهات زندگی کنه؟
عطا شاکی و تلخ گفت:
-دکتری یا خاله زنک؟
قلبم هری ریخت و متعجب ساعد عطا رو گرفتم و دکتر شاکی گفت:
-این چه طرز حرف زدنه آقا؟ فکر کردی منم این زن بدبخت زیر دستتم؟
عطا بلند و عصبانی با اون صدایی که ذاتا خش داشت اما هر حسی اون خش رو تبدیل به یه صدای بم و پر تشعشع می کرد، گفت:
-با کی ای؟ هان؟ با کی ای؟ من غیرتم به ناموسم بنده، خودمو ممکنه بزنم اما دست روی زن بلند نمی کنم، اگر مردای دور و بر تو کمتر از حیونن قرار نیست هی بچسبونی…
-عطا…عطا…

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان اوهام عاشقی :

دانلود رمان اوهام عاشقی اثر نیلوفر قائمی فر، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Ohame Asheghi Novel

 

بیوگرافی نیلوفر قائمی فر :

نیلوفر قائمی فر ۳۲ ساله متاهل و به تازگی مادر شدم و یک دختر به اسم هانا دارم. من از هیجده سالگی همیشه شاغل بودم چه با رشته های مرتبطی تحصیلیم چه نامرتبط اما سال نود و هفت همسرم تشویقم کرد که تمام انرژی و فکرمو برای شغلی بذارم که دوستش دارم و اون نویسندگی بود. من در طی سال هایی که با رشته های تحصیلیم کار می کردم متوجه شدم انسان ها به شدت از نصیحت و توصیه و حتی مشاوره گرفتن اجتناب می کنند اما بنا بر وراثت ذهنی همه ی ما عاشق شنیدن داستان هستیم .پس تصمیم گرفتم از تموم تجربیات و پرونده های آموزنده و… رو در قالب یک داستان با ارائه راهکار و دلیل بروز اون آسیب بیان کنم تا هم نوع خودم با خوندن رمان های من کلی اطلاعات و آگاهی و راهکار یاد بگیره.

 

آثار نیلوفر قائمی فر :

رمان تب داغ هوس ( دو جلدی ) – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان دالیت – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان قشاع – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان ازدواج توتیا – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان زندگی زناشویی – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان زندگی به وقت اقلیما – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان دفتر خاطرات نازگل – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان زحل – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان چشم ها – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شهد گس – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان رابطه – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شروق – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان اغواگر – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان مرد ( man ) – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان حس ممنوعه – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان یک زن وقتی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان وسوسه های شورانگیز – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شیطان یا فرشته – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان دختر خوب – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان آتش شبق – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان رویاهای طاغی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان بازی خصوصی- مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان مکار اما دلربا – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان اوهام عاشقی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شاه و نواز – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان عشق ۵۲ هرتزی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان فرشته های گناهکار – انتشارات شقایق
رمان نود و سه روز تا عاشقی ( روز نود و سوم ) – انتشارات شقایق
رمان بلو ( blue ) – انتشارات شقایق

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها