رمان رابطه

بازدید: 1 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 29 بهمن 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۳۱ بعد از ظهر
دانلود رمان رابطه از نیلوفر قائمی فر

معرفی رمان رابطه :

رمان رابطه به قلم نیلوفر قائمی فر روایت زندگی زنی به نام گلابتون است که بعد سال ها شوهرش طلاقش میده و دچار سرخوردگی و افسردگی شده اما دوست جوون و خوش مشرب همسر سابقش اتفاقی باهاش روبرو میشه و اونو از زنی سرخورده و شکست خورده تبدیل به زنی می کنه که رویای گلابتون بوده.
رمان رابطه به قلم نیلوفر قائمی فر در سال ۱۳۹۷ از باغ استور منتشر شده است.

 

مقدمه رمان رابطه :

اگر رابطه ای رو از دست دادید و یا افسرده و ناامید و ناکارامد شدید حتما رمان رابطه رو بخونید هم عاشقانه و خنده داره، هم کلی راهکار و روش برای احیا و بازسازی درونی و رویاهاتون می خونید.

نیلوفر قائمی فر

 

خلاصه رمان رابطه :

رمان رابطه به قلم نیلوفر قائمی فر سرگذشت زنی به گلابتون است که بعد هشت سال با خیانت شوهرش اونم توسط خواهرزن داداش خودِ گلاب مواجه می شه و شهاب به خاطر عشق جدیدش گلابو با تحقیر و سرخوردگی طلاق می ده…
و درست چند وقت بعد طلاق سهیل که پسری شیطون، خوش مشرب، اکتیو، امروزی و با دیدگاهی باز هست اتفاقی گلابو میبینه و وقتی متوجه وخامت احوال گلاب میشه طوری اونو همراهی و تشویق می کنه که کلا مسیر گلاب از زنی افسرده، شلخته، ناامید، بیکار و…. عوض می شه…
و تبدیل به زنی مستقل، امروزی، آگاه و… می شه و وقتی به خودشون میان می بینند عشقی زیبا در دلشون جوونه زده و این تفاوت شخصیت و تغییرات باعث میشه نظر شهاب جلب بشه مخصوصا که الان دوستش کنار همسرسابقش هست و این باعث می شه که…

 

مقداری از متن رمان رابطه :

به سمت ماشین برگشتم، یه مزدا سه مشکی بود، سریع یه اسم توی ذهنم اومد، سهیل! دستشو از شیشه ماشین به نشونه ی عذر خواهی بیرون آورد و گفت:
-ببخشید حاجی…
و بعد با اشاره به من ادامه داد:
-گوشاش مشکل داره.
منظورش من بودم!! فهمیدم صد در صد سهیله، با تعجب به پرروییش نگاه می کردم، شهاب همیشه می گفت سهیل خیلی دهن پاره ست، راست می گفت، تو روی من داره به اون مرده می گه گوشای من مشکل داره.
سهیل لبخند پهنی زد و گفت:
-سلام.
سر جام ایستاده بودم و با قیافه ی درهم گفتم:
-سلام.
یعنی پرروتر از سهیل خودشه، شاکی گفت:
-چرا بوق می زنم نگاه نمی کنی؟ شاید آشنام، فامیلم، نه اصلا داداشتم.
-داداش من می دونه من کَرَم، بوق نمی زنه.
باز لبخند پهنی زد و گفت:
-ناراحت شدی؟ خب نگاه کن که من مجبور نشم برای توجیه خودم انگ بچسبونم.
-شما برای توجیه کاراتون هرکاری می کنید؟
خیلی راحت و صریح گفت:
-آره.
-واقعا که.
سهیل-چرا؟ کی از خود آدم مهمتریه؟!
-شهاب راست می گفت…
خیلی سریع و تند و شاکی گفت:
-اون که غلط کرد ولی چی می گفت؟
یکه خورده نگاش کردم و گفتم:
-آقا سهیل حالتون خوبه؟
با همون قیافه ی شاکی گفت:
-نه آخه شهاب زر… یعنی حرف مفت زیاد می زنه، چی می گفت؟
با تردید و تعجب بهش نگاه کردم، سهیل هم منتظر کمی به سرش زاویه داد و گوششو متمایل به روی من کرد.
-حالا بگذریم!
از فرم چهره ی شاکیش خارج شد و عادی و راحت گفت:
-بیا بالا برسونمت.
-نه ممنون.
سهیل-تعارف نکن بیا، نترس شهاب که نمی تونه تا این حد زر… یعنی حرف مفت بزنه که چرا زن منو سوار کردی.
با چشمای پر اشک بهش نگاه کردم، انگار قلبمو از بالای یه بلندی روی زمین انداخت، سهیل بدون اینکه نگاه از چشمم برداره تند تند قرنیه ی چشمش تو چشمام رژه می رفت، بدون حتی ذره ای مراعات گفت:
-چیه؟ چرا اینطوری شدی؟ گربه شاخت زده؟ هووم؟
من و سهیل خیلی باهم برخود داشتیم ولی من هیچ وقت باهاش صمیمی نشدم اما سهیل یه شخصیت خاصه که حتی با مادر منم یه جوری برخود می کنه که انگار صد و چهل ساله باهم دوست گرمابه و گلستانن، اصلا معنی رودروایسی رو نمی دونه.
با بغض گفتم:
-شما که اهل ادا در آور… ببخشید.
رومو ازش برگردوندم و خواستم برم که دوباره یه بوق زد، به سمتش برگشتم و گفت:
-کجا؟ داریم حرف می زنیما، می ذاری می ری، بیا بالا ببینم چی شده؟
-نه مرسی.
سهیل-اَه بابا، مگه می خوام بلندت کنم؟ خب بیا سوارشو دیگه.
با اون دل پر و گریه و بغض، با این حرفش چشمام چهار تا شد و گوشه ی لبمو گزیدم، یعنی دریغ از یکم حیا، پسره ی دریده، سهیل با خنده گفت:
-می آی یا بیام؟
برای اینکه حرف بدتری نزنه و خجالت زده ام نکنه، به سمت ماشینش رفتم و درو باز کردم و نشستم، سرم به زیر بود و معذب بودم، دوست شوهرم بود، شوهر؟!

نفسی مثل آه کشیدم که سهیل با خنده گفت:
-آه! نبینم غمتو رفیق.
رفـــــــــیق؟!! نباید سوار می شدی! مگه نمی شناسیش؟ پیاده می شد با زور سوارم می کرد، این که عار و حیا نداره.
سهیل-این طرفا چیکار می کردی؟
-اومده بودم استانداری.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان رایطه :

دانلود رمان رابطه اثر نیلوفر قائمی فر، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Rabete Novel

 

بیوگرافی نیلوفر قائمی فر :

نیلوفر قائمی فر ۳۲ ساله متاهل و به تازگی مادر شدم و یک دختر به اسم هانا دارم. من از هیجده سالگی همیشه شاغل بودم چه با رشته های مرتبطی تحصیلیم چه نامرتبط اما سال نود و هفت همسرم تشویقم کرد که تمام انرژی و فکرمو برای شغلی بذارم که دوستش دارم و اون نویسندگی بود. من در طی سال هایی که با رشته های تحصیلیم کار می کردم متوجه شدم انسان ها به شدت از نصیحت و توصیه و حتی مشاوره گرفتن اجتناب می کنند اما بنا بر وراثت ذهنی همه ی ما عاشق شنیدن داستان هستیم .پس تصمیم گرفتم از تموم تجربیات و پرونده های آموزنده و… رو در قالب یک داستان با ارائه راهکار و دلیل بروز اون آسیب بیان کنم تا هم نوع خودم با خوندن رمان های من کلی اطلاعات و آگاهی و راهکار یاد بگیره.

 

آثار نیلوفر قائمی فر :

رمان تب داغ هوس ( دو جلدی ) – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان دالیت – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان قشاع – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان ازدواج توتیا – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان زندگی زناشویی – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان زندگی به وقت اقلیما – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان دفتر خاطرات نازگل – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان زحل – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان چشم ها – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شهد گس – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان رابطه – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شروق – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان اغواگر – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان مرد ( man ) – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان حس ممنوعه – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان یک زن وقتی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان وسوسه های شورانگیز – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شیطان یا فرشته – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان دختر خوب – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان آتش شبق – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان رویاهای طاغی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان بازی خصوصی- مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان مکار اما دلربا – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان اوهام عاشقی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان شاه و نواز – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان عشق ۵۲ هرتزی – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ‌ استور
رمان فرشته های گناهکار – انتشارات شقایق
رمان نود و سه روز تا عاشقی ( روز نود و سوم ) – انتشارات شقایق
رمان بلو ( blue ) – انتشارات شقایق

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها