رمان عاصی

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 13 آبان 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۴۲ بعد از ظهر
دانلود رمان عاصی

معرفی رمان عاصی :

در رمان عاصی زهرا دلگرمی روایت از جامعه ای رو به زوال دارد که زنانش مجبور به سکوت در برابر خشونت میشوند و و روایت از عشقهایی که در پیچ و خم بی اعتمادی پرسه زده اند.

زهرا دلگرمی از درد هایی در رمان عاصی میگوید که از دل فقر و اعتیاد و خیانت می آیند.

 

مقدمه رمان عاصی :

در انتهای خیابان نشسته ام چتری از الیاف انتظار بر سرکشیده ام و در شوق دیدنت بسیار گریسته ام.

به یاد مامان خدیج و دستهایی که دردشان پشت لبخندهای مادرانه اش گم بود.

روحش شاد…

 

خلاصه رمان عاصی :

ترنج دختر سرایدار ساختمانی است که به خاطر وضعیت بد مالی مجبور میشود منشی دکتر هیز ساختمان شود اما در این بین محرم اصرار ماهرخ زنی که تنهایی‌هایش را با درد و دل کردن با او پر میکند و در هیاهوی تنهایی های او متوجه عشق نافرجامش به داریوش می‌شود مردی که سالهای بعد از جنگ با نامه های عاشقانه اش سعی در جبران دارد اما تمام نامه هایش از سمت ماهرخ بی جواب میماند اما این داستان همه با شروع پاسخ های ترنج به جای ماهرخ به داریوش آغاز میشود و سرنوشت را رقم میزند.

 

مقداری از متن رمان عاصی ۱ :

بغض سر بریده اش را رها کرد و زانوهایش را تنگ تر در بغل فشرد.

کاری که نباید شده و اتفاقی که نباید افتاده بود پلکهایش را بست و گریه کرد. شوری اشکهایش با قطرات ملایم آب یکی میشد…

نگاهش می بارید و او را با خود می برد. خیلی دور نبود فقط به اندازهی چند ماه عقب تر…

چند ماه قبل که هنوز همه چیز سر جای خودش بود… همه چیز… اما حالا هیچ چیز… هیچ چیز آرام نبود، حتی درماندگیهای جوانه زده در وجودش که یک شبه داشت ریشه می دواند و در تنش قد میکشید بد باخته بود توی قمار زندگی بد باخته بود.

 

مقداری از متن رمان عاصی ۲ :

آخرین جملات را با صدای بلند خواند:

هنوز هم انتظار رو برای رسیدن به روزی که بعد از سالهای دور دوباره ببینمت و عطر تنت رو نفس بکشم معنا میکنم روزگار بی رحم تر از اونیه که به پای سکوتت بمونه ماهی نذار این فاصله های پیر بیشتر از این ریشه بگیرن… نذار!»

لحظه ای سکوت حاکم شد هیچ کدام حرف نمی زدند. هر دو به او فکر می کردند ترنج با لبخندی آکنده از حسرت نامه را تا کرد و گفت:

همیشه فکر میکردم عشق مال تو کتاباس… اما می بینی فاطی هنوزم آدمای خاص پیدا میشن خوش به حال ماهرخ خانم

چه فایده… حتی نمیتونه از این عشق لذت ببره

فاطمه چشمکی زد و به طناز گفت:

-من و تو که چغندر نیستیم… باز یکی هست که خاطر تو میخواد منو بگو که هنوز رو دست مامان بابام .موندم بوی ترشیدگیم کل گیشا رو برداشته بابا.

کنایه اش را به روی خودش نیاورد و فقط به گفتن دیوونه» اکتفا کرد.

فاطمه برایش شکلکی درآورد و هر دو بلند خندیدند.

ترنج به سادگی گفت:

منم مثل خودتم نترس در ثانی این روزا سن ازدواج رفته بالا غصه ی چی‌رو می خوری؟

والا با این شرایطی که ما داریم احتمالاً رکورد خط جدیدم بزنيم و كلاً شوهر گیرمون نیاد.

بار دیگر صدای خنده شان بلند شد ترنج لبخند زنان از روی زمین بلند شد و در حالی که نامه را توی جیب مانتویش میگذاشت، گفت

من دیگه برم باید زودتر این نامه رو بذارم سرجاش می ترسم ماهرخ خانم بفهمه ناراحت بشه.

از کجا می فهمه؟ اون که…

خیلی دلم براش میسوزه… آخرای عمر شه فاطی …. تمام لحظه هاش داره با خط به خط این نوشته ها میگذره دونه به دونه ی این نامه ها به جونش بسته س.

نفس بلندی کشید و خیره به چشمهای فاطمه ادامه داد:

مرد رؤیاهای ماهرخ خانم حتی از توی این نوشته ها دل آدمو می لرزونه. چه برسه به خودش که این روزا همه ش حرف از مرگ میزنه و تنها دلخوشیش مرور خاطرات گذشته س.

فاطمه دلسوزانه پرسید:

حالا واقعاً دکترا جوابش کردن؟

ترنج سرش را به نشانه ی تأیید تکان داد و به سوی در اتاق راه افتاد.

من برم تا صدای مامانم در نیومده قبلشم باید برم خونه ماهرخ خانم نامه رو بذارم سرجاش

به محض گشودن در ،اتاق صدای گفتگوی مردانه ای را شنید فاطمه که کنارش ایستاده بود سقلمهای به پهلویش زد و با چشمکی نمکین گفت

محمده! طفلی داداشم امروز با دیدنت رو ابراس

بس کن فاطی !

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان عاصی :

از طریق انتشارات علی و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی زهرا دلگرمی :

خانم زهرا دلگرمی با نام هنری باران متولد خرداد ماه سال ۱۳۶۴، متاهل و دارای یک پسر می‌باشند و در دانشگاه ادبیات خوانده اند. ایشان اکثر ژانرهایشان را عاشقانه انتخاب میکنند.

 

رمان های زهرا دلگرمی :

رمان کابوس نگاه (خیال یک نگاه) _ انتشارات شقایق

رمان عاصی _ انتشارات علی

رمان چشمان منتظر _ انتشارات شقایق

رمان قلبی برای تپیدن _ انتشارات شقایق

رمان شب سپید _ انتشارات شقایق

رمان بار دیگر با تو _ انتشارات شقایق

رمان ناز تو نیاز من _ انتشارات شقایق

رمان یک شب و دیگر هیچ _ انتشارات علی آرینا

رمان تا شکوفه سرخ لبخندت _ انتشارات علی

رمان شراب سفید _ مجازی

رمان آوای خیس _ مجازی

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها