رمان کوازار ۱

بازدید: 1 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 5 دی 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۳۸ بعد از ظهر
دانلود رمان کوازار 1 از نشر موج

معرفی رمان کوازار ۱ :

رمان کوازار ۱ (فرشتگان و شیاطین) جلد اول رمان سه گانه کوازار است که داستان ساتی، یک برنامه نویس حرفه ای است که با یک پروژه کاری وارد گروه عجیبی میشه، گروهی که اون رو با روی دیگه از دنیا آشنا میکنند، جایی که شیاطین و فرشتگان در نبرد هستند.

رمان کوازار ۱ در سال ۱۴۰۱ از انتشارات موج به چاپ رسیده است. تعداد صفحات این کتاب ۳۲۴ می باشد.

 

خلاصه رمان کوازار ۱ :

رمان کوازار ۱ (فرشتگان و شیاطین) روایتگر زندگی دختری به نام ساتی است.

من فقط به اون عمارت رفتم تا سخت افزار های ردیابی انرژی رو فعال کنم! همه چیز به نظر یک پروژه کاری جذاب می اومد، تا اینکه سر و کله اون پر ها پیدا شد…

اون پر های سفید که وقتی لمس میکردم، نوای موزونی رو تو ذهنم بیدار میکرد…

اون پر ها که پای من رو به دنیای فرشتگان سقوط کرده و زمین پر شده از شیاطین باز کرد.

 

مقداری از متن رمان کوازار ۱ :

برای همین برگشتم سمتش که دیدم بی‌هوش افتاده رو مبل پشت سرش!
لعنتی… این خواب بود نه… درِ خونه هم شکست. موجود خفاش مانند تو پذیرایی، میز وسط رو با یه دست پرت کرد کنار و نزدیک‌تر شد.

مغزم کار نمی‌کرد.؛ اگه این کابوسه الان وقتشه بیدار شم. عقب رفتم، کاملاً جلوی سارا ایستاده بودم.

موجود توی اتاق خواب هم بالاخره از در رد شد و با همون سرعت آروم و بی عجله اومد به‌سمت من. سومی هم دیگه چیزی نمونده بود وارد خونه بشه.

دستمو بردم پشتم، گلدون دکوری کنارمون رو برداشتم و پرت کردم سمتش، اما صدای وحشتناکی از خودش بیرون آورد و با ساعد دستش گلدون رو دفع کرد.

دستشو آورد به‌ سمتم و من تازه انگار به خودم اومدم:

خواب نیست ساتی! واقعیته… واقعیت!

با تمام توان چرخیدم و با کف پام ضربة محکمی به سینه اش کوبیدم. یه قدم عقب رفت، ولی دومی مچ پامو گرفت.

دیگه بدنم فعال شده بود؛ با وجود یه پام تو دستش چرخیدم. این‌بار با پاشنة پام به صورت دومی ضربه زدم؛ هر دو افتادیم روی زمین.

اولی خواست بره سمت سارا که قالی زیر پاشو کشیدم. قدرتمند بودن، اما کُند. مثل یه مجسمه بدون تعادل از این حرکتم رو زمین افتاد و سومی هم وارد شد.

یهکم اعتماد به نفسم رفته بود بالا و گلدون رو از روی زمین برداشتم تا به سومی حمله کنم که یهو گوشت تنم سوخت!

به کتفم نگاه کردم. اون عوضی چنگ زده بود به کتفم و چنگال‌هاش تو گوشتم فرورفته بود. جیغم ناخودآگاه تو فضا پیچید و گلدون توی دستم رو کوبیدم پشت سرم.

از این حرکتم دستشو عقب کشید و یه قدم عقب رفت، اما درد کتفم از بین نرفت؛ انگار ناخوناش تو دستم مونده بود!

سومی رفت سمت سارا و جلوی بلوزشو تو دستش گرفت، خواست با خودش بکشه که یکی از تکه‌های شکستة در رو گرفتم و به پشتش ضربه زدم.

قسمت شکستة چوب خیلی کم وارد پوست سیاه بین بال‌هاش شد و سارا رو رها کرد. با جیغ و دندونای آماده حمله، برگشت سمتم.

 

مقداری از متن رمان کوازار ۱ :

سوار ماشینم شدم و درها رو قفل کردم. این منطقه خیلی امن نبود و این ساعت حسابی خلوت و خطرناک می‌شد.

راه افتادم؛ حداقل از اوج ترافیک گذشته بود و زودتر به خونه می‌رسیدم.

در دو سال گذشته هیچ‌ وقت زودتر از ساعت ۷ عصر خونه نبودم و باورم نمی‌شد حالا بعد از دو سال کدنویسی و تلاش شبانه‌روزیم، داشت جواب می‌داد.

یه شبکۀ کامل درست کرده بودم که نوسان انرژیِ هرجای شهر رو می‌تونست ردیابی کنه. از نظر خودم شاهکار بود؛ اما فردا باید کارهای دو ماه گذشته‌ ام رو به رییسم گزارش می‌دادم.

فردا روز مهمی بود و من دستم‌ پر بود. این انرژی‌های مشکوک، بالاخره داشت شناسایی می‌شد!

پشت اولین چراغ قرمز ایستادم.

به‌ ساختمون روبه‌رو نگاه کردم، اون‌جا قبلاً چند بار نوسان انرژی داشتیم.

درست بالای اون قسمت ساختمون…

هنوز نگاهم به نقطۀ مورد نظر نرسیده بود که خشک شدم…

چیزی شبیه به یه خفاش غول‌ پیکر از اون نقطه پرید…

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان کوازار ۱ :

از طریق انتشارات موج و کتاب فروشی های معتبر قابل تهیه می باشد. نسخه مجازی این رمان نیز با اجازه ی ناشر در اپلیکیشن باغ استور قابل تهیه می باشد.

 

بیوگرافی پونه سعیدی :

پونه سعیدی هستم متولد هزار و سیصد و شصت و پنج. عاشق رویا پردازی، کتاب‌ خواندن و نوشتن.

مامانِ یه دخترِ عشق قصه به اسم مانلی و همسر یه مرد دریا ( البته فعلا تو خشکی سکونت داریم! )

از وقتی یادمه کتاب میخوندم انقدر که هیچ کتاب نخونده ای تو هیچ کتابخونه ای دور و برم نمونده بود.

وقتی پونزده سالم بود تمام کتاب های ترجمه شده شکسپیر، هوگو ، ارول، هدایت و خیلی های دیگه رو تموم کرده بودم و دنبال نسخه های قدیمی کتاب های میچل و آستین بودم.

علاقه من به کتاب‌خواندن انقدر زیاد بود که نه ژانر برام مهم بود نه سال نگارش کتاب، من هر کتابی به دستم میرسید میخوندم.

بعد از ورودم به دانشگاه شروع کردم به خوندن کتاب های انگلیسی و جذب ژانر فانتزی شدم.

 

آثار پونه سعیدی :

رمان توکا پرنده کوچک – انتشارات موج

رمان کوازار ۱ (فرشتگان و شیاطین) – انتشارات موج

رمان کوازار ۲ (پسر اهریمن) – انتشارات موج

رمان کوازار ۳ (خون شوم) – نشر موج

رمان پرنیان شب – انتشارات موج

رمان ال آی – انتشارات موج

رمان سه جلدی کوازار – انتشارات موج

رمان سانیا – مجازی رایگان قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان دروازه جهنم – مجازی رایگان قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان راز مانا – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان ماه مه آلود – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان طلوع مه آلود(جلد دوم ماه مه آلود ) – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان ترنم – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان سرخ – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان ماه خون – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان مردی پشت نقاب – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان هر هفت رنگ من – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

رمان دشت میخک های وحشی – مجازی فروشی قابل تهیه از اپلیکیشن باغ‌استور

 

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها