رمان حس گمشده

بازدید: 6 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 11 فروردین 1403
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۲۹ بعد از ظهر
دانلود رمان حس گمشده از بنفشه

معرفی رمان حس گمشده :

رمان حس گمشده نوشته ی بنفشه داستان واقعی پسری که بعد خیانتی که میبینه درگیر بازگشت احساس به وجودشه. از پیام رمان این است که اهمیت خارج شدن از کلیشه های جامعه، خیانت و عواقب اون برای هر دو طرف.

 

خلاصه رمان حس گمشده :

رمان حس گمشده به قلم بنفشه برگرفته از واقعیت هست و راوی داستان ، آرش ، پسری که از بچگی عاشق دختر خاله اش بوده اما این آوازه و شهرت عشق اونا در بزرگسالی راه متفاوتی پیش میگیره. آرش بخاطر یکسری اتفاقات خودشو غرق کار میکنه و تمام احساس و عشقشو از دست میده . این قضیه تا جایی پیش میره که آرش حتی میل و نیاز جنسیش رو هم فراموش میکنه. اما دوباره با یه اتفاق غیر منتظره همه زندگیش زیر و رو میشه و …

 

مقداری از متن رمان حس گمشده :

از وقتی که یادمه عاشق دختر خالم بودم عاشق چشمای شیطون و لبخندش که دلمو می برد.
یادم نمیاد از کی شروع شد
فقط یادمه وقتی که میخندید چه حسی به قلبم می داد
من انقدر خاطره رو دوست داشتم که تمام فامیل وقتی صحبت می‌شد به من می گفتند تو و خاطره ازدواج می کنین
حتی وقتی بچه تر بودیم گاهی از من می‌پرسیدند خانمت کجاست و منظورشون خاطره بود
عشق من به خاطره از بچگی شروع شد همون بچگی که به جای فوتبال بازی کردن اومدم برای اینکه خاطره تنها نباشه باهاش عروسک بازی میکردم.
خاطره دختر خاله من بود دیوار به دیوار هم زندگی می کردیم با هم بزرگ شدیم و من هر روز عاشق تر شدم.
۲۲ سالم بود رشته مهندسی عمران لیسانس گرفتم و توی شرکت مشغول به کار شدم
برای کاراموزی خاطره با رئیس شرکت هم صحبت کردم تا خاطره بتونه بیاد تو شرکت ما
خاطره فوق دیپلم نقشه کشی خونده بود و با این کارآموزی درسش تموم شد
تمام این سال ها منتظر این روز بودیم که هردو درسمون تموم شه منو خاطره یواشکی های زیادی داشتیم دور از چشم خانواده
خوب یادمه اون روز که میخواستم خبر موافقت مدیرمو بدم کسی خونه ما نبود
به خاطر زنگ زدم و گفتم یه دقیقه بیا این ور
اما خاطره گفت مامانش اینا در جریانن که این ور کسی نیست و نمیتونه بیاد
با کلی خواهش و تمنا قبول کرد به بهانه خریدن شارژ تلفن از خونه بره بیرون بیاد پیشم
صدای زنگ خونه که اومد قلبم پرواز کرد سریع آیفون جواب دادم
خاطره اومد تو حیاط از پشت شیشه پنجره قلبم مثل گنجشک می زد
درسته ما سینما می رفتیم با هم . یواشکی رستوران می رفتیم. سفره خونه و هزار تا تفریح دیگه .
اما هیچ وقت تا حالا تو خونه با هم تنها نبودیم
یعنی من هیچوقت ازش نخواسته بودم وقتی تنهام بیاد یا خودم برم .
از نظر من خاطره حرمت داشتو نمیخواستم حرمت هامون شکسته شه
وقتی که درو براش باز کردم اومد تو و نگران گفت
– آرش چیزی شده؟!
اون روز حس میکردم یه مانع سخت از جلو راهمون برداشته شده
حس میکردم دیگه با مال من شدن خاطره فاصله ای نمونده
برای همین دلمو زدم به دریا و یهویی بغلش کردم
انقدر محکم بغلشکردم که دلتنگی تموم این سالها از دلم در بیاد
خاطره شوکه از بغلم اومد بیرون و گفت
– وا چیکار می کنی؟
با ذوق بهش گفتم
-کارآموزیتو تو شرکت خودمون درست کردم بعدش انشالله همین جا میری سر کار!
چشم هاش از خوشحالی برق زد .
با ذوق ادامه دادم
– با مامانم هم صحبت کردم گفت درست که تموم شد میام خواستگاری
چشم های گرد خاطره چهره اش رو با نمک تر کرده بود
برای همین باقی خبرای خوبو هم بهش دادمو گفتم
– بابام قول داده که طبقه بالای این جا رو بسازه برام
با جیغ گفت
– وای آرش … جدی میگی همه اینارو
با نیش باز گفتم
– دیدی همه چی جور شد میگفتی نمیشه نمیشه
خاطره چنان با ذوق بالا و پائین پریدو خودشو انداخت تو بغلم که دلم بزرگ تر شدو لبشو بوسیدم
و این اولین خلاف بزرگ من بود
خاطر انقدر خوشحال شده بود که مخالفت نکرد کمی تو بغل هم بودیم لبامون قفل شده احساسمون با هم گره خورد
اینقدر که متوجه گذشت زمان نبودیم و با صدای موبایل خاطره از هم جدا شدیم
خالم بود می گفت چه خبره رفتی یه شارژ بخر هنوز برنگشتی
خاطر برگشت و من موندم و کلی حس جدید
لمس خاطره
آغوشش
بوسمون
اینا احساس هایی بود که حالا تب عشقمو صد برابر کرده بود
سه ماه کاراموزی داشت خاطره روز اول با هم رفتیم شرکت
شرکت ما یک ساختمان بزرگ بود اما فقط یک طبقه مربوط به ما و مدیر عامل ما بود
مدیرعامل شرکت ما یک بچه پولدار بود که وقتی درسش تموم میشه پدرش برای شرکت میزنه
حدود ۱۰ سال از من بزرگتر بود و خیلی مغرور و اهل تکبر بود
با این وجود من باهاش خوب کنار میومدم
دوست داشتم کار کنم زندگیمو بسازم.

انگیزه و امیدی که داشتم باعث می‌شد با کج خلقی های مدیرم کنار بیام
اون از من راضی بود چون یه نرم افزار بلد بودم که تو ایران فقط ۱۰ نفر بلد بودن
قرار بود خاطره زیر دست خودم این نرم افزار رو یاد بگیره و بعد با هم تو شرکت کار کنیم
وارد که شدیم به منشی سلام کردیم
منشی شرکت یک دختره بیست و هفت هشت ساله بود که مثل خواهر بزرگتر برای من بود
با دیدن خاطره کنارم لبخندی زد و گفت
– پس بالاخره کار خودتو کردی برو پیش مدیر عامل منتظر شماست.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان حس گمشده :

دانلود رمان حس گمشده اثر بنفشه، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Hese Gomshode Novel

 

بیوگرافی بنفشه :

بنفشه هستم متولد اوایل دهه ۷۰ ، متاهل و لیسانس تربیت بدنی. ساکن سوئیس و ایران هستم. در سال ۱۳۹۲ با پیشنهاد مشاورم برای آروم شدن ذهنم شروع کردم به نگارش وقایع زندگی خودم. این وقایع رو در یک کانال تلگرامی منتشر کردم و همین شروع داستان من شد. زندگی بنفش داستان زندگی خود من هست که رایگان روی باغ استور موجوده. اون زمان در شرف ازدواج بودم و حالا مامان دو تا فسقل هستم . عاشق داستان های واقعی هستم و کلا تو این زمینه فعالیت دارم و همیشه سعی کردم داستان های متفاوتی که مخاطب های رمانم تجربه کردند رو بنویسم. انگار هیچ‌چیزی آموزنده تر از خوندن تجربیات دیگران نیست. اما به شرط اینکه هیچوقت با خوندن ناقص یک داستان و ماجرا قضاوتش نکنیم. متشکرم .

 

آثار  بنفشه :

رمان زندگی بنفش ۱ – رایگان مجازی اپلیکیشن باغ استور
رمان زندگی بنفش ۲ – رایگان مجازی اپلیکیشن باغ استور
رمان نگاه – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان حس گمشده – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان عشق خاکستری – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان عشق سخت – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
دختری با قلب زرد – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان راز زمرد – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان به طعم تمشک – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان چشمان – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان حریر و حرارت – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان عطر شقایق – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان ماه خاموش – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نغمه شب – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان انتهاج – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان آتش محبوس – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نامستور – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان شوکای من – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نگاریسم – مجازی فروشی

امتیاز دهید

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها