رمان خانم کوچولو

بازدید: 1 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 25 فروردین 1403
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۲۷ بعد از ظهر
دانلود رمان خانم کوچولو از سروناز روحی

معرفی رمان خانم کوچولو :

رمان خانم کوچولو نوشته ی سروناز روحی روایت تازه ای از عشق نوجوانی و درس گرفتن از صبوری تا زمانی که موقع هرچیز فرا برسه. از پیام های مهم این رمان داشتن امید است تا زمان انجام هر چیزی خودش فرا برسد.

 

خلاصه رمان خانم کوچولو :

رمان خانم کوچولو به قلم سروناز روحی روایت مهسا یک دختر نوجوان با خانواده ای معمولی و امروزی است که گرفتار عشق به پسرخاله اش میشود و از این راز نزد کسی پرده برمیدارد بی آنکه بداند فردین در زندگی اش گرفتارِ …

 

مقداری از متن رمان خانم کوچولو :

ﻃﻮﻟﯽ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﮐﻪ از ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺎرج ﺷﺪ و در را ﺑﻪ ﺷﺪت ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎم ﺗﺮ ﺑﺴﺖ. ﺑﺴﺘﻦ در ﻣﻘﺎرن ﺷﺪ ﺑﺎ ﭘﺮﯾﺪن ﻓﺮدﯾﻦ از ﺧﻮاب و دوﺑﺎره ﻋﺮﺑﺪه ﮐﺸﯿﺪن ﻫﺎي او. اﯾﻦ ﺑﺎر ﻓﺮﻧﺎز ﺑﺮﺧﻼف ﺻﺎﺑﺮ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻌﺪ از ﻋﺮﺑﺪه ﻫﺎﯾﺶ ﺑﺎ ﻧﮕﺮاﻧﯽ ﺑﻪ اﺗﺎق ﻓﺮدﯾﻦ ﻣﯽ آﻣﺪ، وارد اﺗﺎق ﺷﺪ و ﮔﻔﺖ:
ـ ﭼﺘﻪ وﺣﺸﯽ؟!
ﻓﺮدﯾﻦ دﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﮐﺸﯿﺪ. ﺻﻮرﺗﺶ ﺧﯿﺲ ﻋﺮق ﺑﻮد. ﺣﺘﯽ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻫﻢ از ﻋﺮق ﺧﯿﺲ ﺷﺪه ﺑﻮد. ﻓﺮﻧﺎز در را ﺑﺴﺖ و ﺑﻪ ﻃﺮف او آﻣﺪ. روي ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻧﺸﺴﺖ و ﺧﻮدش را ﮐﻤﯽ ﺟﻠﻮ ﮐﺸﯿﺪ. ﻧﺰدﯾﮏ ﻓﺮدﯾﻦ ﺷﺪ و آرام ﺑﺎ ﮐﻒ دﺳﺘﺶ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ او را ﻟﻤﺲ ﮐﺮد. ﻓﺮدﯾﻦ از ﺗﺮس ﻋﻘﺐ رﻓﺖ. ﻓﺮﻧﺎز ﻣﺎﺗﺶ ﺑﺮد و ﮔﻔﺖ:
ـ ﻣﻨﻢ دﯾﻮوﻧﻪ.
ﻓﺮدﯾﻦ ﺑﺎ ﻧﮕﺮاﻧﯽ و ﺗﺮس ﺑﻪ ﻓﺮﻧﺎز ﺧﯿﺮه ﺷﺪ. ﻓﺮﻧﺎز ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮر ﻣﺎت او را ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﺮد. آب دﻫﺎﻧﺶ را ﻗﻮرت داد و ﺟﻠﻮﺗﺮ آﻣﺪ. ﻓﺮدﯾﻦ ﺑﻪ دﯾﻮار ﭼﺴﺒﯿﺪ و آرام ﮔﻔﺖ:
ـ ﺑﻪ ﻣﻦ دﺳﺖ ﻧﺰن.
ﻓﺮﻧﺎز دﺳﺖ ﻓﺮدﯾﻦ را در دﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ. ﺗﻨﺶ ﮔﺮم ﺑﻮد و ﭘﻠﮏ راﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﭘﺮﯾﺪ. ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت ﮔﻔﺖ:
ـ ﭼﯽ ﮐﺎر ﮐﺮدي ﺑﺎ ﺧﻮدت؟
ﻓﺮدﯾﻦ دﺳﺘﺎﻧﺶ را ﺑﻪ ﺳﺮش ﮔﺮﻓﺖ و ﭼﯿﺰي ﻧﮕﻔﺖ. ﻓﺮﻧﺎز ﺑﻐﺾ ﮐﺮد و آرام ﮔﻔﺖ:
ـ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ اوﻣﺪه ﺳﺮت؟
ﺧﻮﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﻣﺎه ﻧﺒﻮدم. ﺑﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮑﺸﯿﺪه رﻓﺘﻨﻤﺎ.
ﻓﺮدﯾﻦ ﺳﺮش را ﭘﺎﯾﯿﻦ اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻮد و ﺗﺨﺖ را ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﺮد. ﺑﻐﻀﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد، اﻣﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﺮد و ﺳﺮش را ﺑﺎﻻ داد. رگ ﻫﺎي ﮔﺮدﻧﺶ ﺑﯿﺮون زده ﺑﻮدﻧﺪ. ﺗﻨﺶ ﻫﻨﻮز داغ ﺑﻮد و ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ زد. ﻓﺮﻧﺎز ﻓﻮرا از روي ﺗﺨﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻃﻮﻟﯽ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻟﯿﻮان آب و دﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﻪ اﺗﺎق ﺑﺎزﮔﺸﺖ. ﻟﯿﻮان را ﺑﻪ ﻓﺮدﯾﻦ داد. ﻓﺮدﯾﻦ ﮐﻤﯽ آب ﺧﻮرد و ﻓﻮرا ﻟﯿﻮان را ﭘﺲ زد و ﺑﻪ ﻓﺮﻧﺎز داد. ﻓﺮﻧﺎز اﺻﺮار ﮐﺮد، اﻣﺎ ﻓﺮدﯾﻦ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺨﻮرد. ﻓﺮﻧﺎز از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ دراز ﺑﮑﺸﺪ. ﻓﺮدﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﻄﯿﻊ ﺣﺮف ﺧﻮاﻫﺮش دراز ﮐﺸﯿﺪ. ﻓﺮﻧﺎز ﻫﻢ ﭘﺘﻮ را رد ﮐﺮد و ﺗﺎ ﻧﯿﻤﻪ روي ﻓﺮدﯾﻦ ﮐﺸﯿﺪ. دﺳﺘﻤﺎل ﺧﯿﺲ را روي ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻓﺮدﯾﻦ ﮔﺬاﺷﺖ. ﻓﺮدﯾﻦ ﮐﻤﯽ از ﺧﯿﺴﯽ دﺳﺘﻤﺎل و ﺑﺮﺧﻮرد ﯾﮏ ﺟﺴﻢ ﺳﺮد ﺑﺎ ﺑﺪن داﻏﺶ، ﻟﺮز ﮐﺮد، اﻣﺎ ﻃﻮﻟﯽ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮاب رﻓﺖ. ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ي ﺣﺮف ﮔﻮش ﮐﻦ ﺧﻮاﺑﯿﺪ. ﺣﺎﻟﺶ واﻗﻌﺎ ﺧﻮب ﻧﺒﻮد. ﻓﺮﻧﺎز ﻫﻢ از اﺗﺎق ﺑﯿﺮون آﻣﺪ و ﻓﻮرا ﺑﺎ دﮐﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﺷﺎن ﺗﻤﺎس ﮔﺮﻓﺖ.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان خانم کوچولو :

دانلود رمان خانم کوچولو اثر سروناز روحی، به صورت نسخه الکترونیک و با رضایت رمان نویس، از طریق سایت و اپلیکیشن باغ‌ استور امکان پذیر است. برای شروع از لینک زیر اقدام کنید:

Khanom Kocholo Novel

 

بیوگرافی سروناز روحی :

سروناز روحی هستم با نام مستعار خورشید.ر ( SunDaughter ) متولد تهران ، تک فرزند و البته متاهل ، از سال ۱۳۸۹ نوشتن رو با رمان همه ی هستی من آغاز کردم و در این راه تلاش کردم همواره روایت های متعددی از روزمرگی شخصیت ها بنویسم .

 

لیست آثار سروناز روحی :

رمان دردم – مجازی رایگان
رمان روزان دیروزم – مجازی رایگان
رمان و تمام می شود – مجازی رایگان
رمان رسوب – مجازی رایگان
رمان خط هشتم – مجازی رایگان
رمان حکم دل – مجازی رایگان
رمان آنتی عشق – مجازی رایگان
رمان قایمکی – مجازی رایگان
رمان مردکوچک – مجازی رایگان
رمان همدوس – نیمه تمام
رمان مسکوت – نیمه تمام
رمان من تو او دیگری – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان زندگی غیر مشترک – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان نوتریکا – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان راننده سرویس – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان پدر خوب – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان همه هستی من – مجازی رایگان اپلیکیشن باغ استور
رمان پادساعتگرد – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان نبض خاموش – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان کلاکت (دو جلدی) – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان اقلیم – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان خانم کوچولو – مجازی فروشی اپلیکیشن باغ استور
رمان ویلان – انتشارات علی
رمان تشریفات – انتشارات علی
رمان آوانگارد – انتشارات علی
رمان تاروت – انتشارات علی
رمان ارثیه ابدی – انتشارات سخن
رمان گرایلی – در دست چاپ
رمان چاو چاو – در دست چاپ
رمان بازگشت طیطو – در دست چاپ
رمان معرکه ماه – در دست چاپ
رمان به خاطر نازی – در دست چاپ
رمان لیست – در حال تایپ

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها