رمان ناطور دشت

بازدید: 0 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 13 شهریور 1402
۱۲ دی ۱۴۰۲ در ۳:۳۱ بعد از ظهر

معرفی رمان ناطور دشت :

ناطور دشت یا ناتور دشت (انگلیسی: The Catcher in the Rye) نام رمانی اثر نویسندهٔ آمریکایی جروم دیوید سلینجر است که در ابتدا به صورت دنباله‌دار در سال‌های ۱۹۴۵–۴۶ انتشار یافت.

این رمان کلاسیک که در اصل برای مخاطب بزرگسال منتشر شده بود، به دلیل درون‌ مایه طغیان‌ گری و عصبانیت نوجوان داستان، مورد توجه بسیاری از نوجوانان قرار گرفت.

ناطور دشت در مدت کمی شهرت و محبوبیت فراوانی برای او به همراه آورد و بنگاه انتشاراتی راندوم هاوس در سال ۱۹۹۹ آن را به‌عنوان شصت‌ و چهارمین رمان برتر سده بیستم معرفی کرد.

این کتاب در مناطقی از آمریکا به‌عنوان کتاب «نامناسب» و «غیراخلاقی» شمرده شده و در فهرست کتاب‌های ممنوعهٔ دههٔ ۱۹۹۰ — منتشرشده از سوی «انجمن کتابخانه‌های آمریکا» — قرار گرفت.

کتاب با وجود آنکه از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۲ جزو آثار ممنوعه یا به‌ شدت سانسور شده بود اما توانست تبدیل به دومین اثر تدریس‌شده در مدارس ایالات متحده گردد.

 

خلاصه رمان ناطور دشت :

هولدن کالفیلد نوجوانی هفده ساله است که در لحظهٔ آغاز رمان در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه را پیش از رسیدن به این‌جا از سر گذرانده، برای کسی تعریف کند و همین کار را هم می‌کند و رمان نیز بر همین پایه شکل می‌گیرد.

در زمان اتفاق افتادن ماجراهای داستان، هولدن پسر شانزده ساله‌ ای است که در مدرسهٔ شبانه‌روزی «پنسی» تحصیل می‌کند و حالا در آستانهٔ کریسمس به علت ضعف تحصیلی (چهار درس از پنج درسش را مردود شده و تنها در درس انگلیسی نمرهٔ قبولی آورده‌است) از دبیرستان اخراج شده و باید به خانه‌شان در نیویورک برگردد.

تمام ماجراهای داستان طی همین سه روزی (شنبه، یک‌شنبه و دوشنبه) که هولدن از مدرسه برای رفتن به خانه خارج می‌شود، اتفاق می‌افتد.

او می‌خواهد تا چهارشنبه که نامهٔ مدیر راجع به اخراج او به دست پدر و مادرش می‌رسد و آب‌ها کمی از آسیاب می‌افتد، به خانه بازنگردد. به همین خاطر، از زمانی که از مدرسه خارج می‌شود، دو روز را سرگردان و بدون مکان مشخصی سپری می‌کند و این دو روز سفر و گشت و گذار، نمادی است از سفر هولدن از کودکی به دنیای جوانی و از دست دادن معصومیتش در جامعهٔ پُر هرج و مرج آمریکا.

 

مقداری از متن رمان ناطور دشت :

گرچه من به عیسی مسیح علاقه مندم ولی اصلا به مطالب انجیل اهمیت نمیدم واقعیت اینه که حواریون باعث ناراحتی من میشن. چون به محض این که حضرت عیسی از دنیا رفت همه آنها سر به راه شدند ولی تا زمانی که زنده بود مدام او را آزار می‌دادند.

***

حقیقتش را بخواهید من از کشیش‌ها متنفرم ،مخصوصا وقتی با لحن مقدسی شروع به نصیحت می‌کنند؛ وای که چقدر از لحن آن‌ها حالم بد می‌شود. اصلا نمی‌توانم درک کنم چرا اونها قادر نیستن عادی حرف بزنند. به نظرم وقتی می‌خوهند حرف بزنند سعی در فریب انسان‌ها دارند.

***

علت اینکه آن طرفها پرسه میزدم این بود که سعی میکردم پیش خودم حس کنم که دارم خداحافظی میکنم. منظورم این است که بعضی وقتها شده که از مدرسه یا جای دیگر رفته ام و حتی خودم ندانسته ام که دارم میروم. اینطوری خوشم نمیاید. برایم فرقی نمیکند که خداحافظی غمناک باشد یا سخت، ولی دلم میخواهد وقتی از جایی میروم خودم بدانم که دارم میروم. اگر آدم نداند حالش بدتر میشود.

***

پسر، موقعی که آدم می‌میرد، این مردم خوب آدم را از چهار طرف محاصره می‌کنند. من امیدوارم که وقتی مُردم، یک آدم بافهم و شعوری پیدا بشود و جنازه‌ی مرا توی رودخانه‌ای، جایی بیندازد. هرجا که می‌خواهد باشد، ولی فقط توی قبرستان، وسط مرده‌ها، چالم نکنند.

روزهای یکشنبه می‌آیند و روی شکم آدم دسته گل می‌گذارند، و از این جور کارهای مسخره. وقتی که آدم زنده نباشد، گل را می‌خواهد چه کار؟ مرده که به گل احتیاجی ندارد… آدم تا زنده است باید از کسی که دوستش دارد گل هدیه بگیرد…

***

ولی حتماً لازم نیس یکی آدم بدی باشه و تو رو افسرده کنه. طرف می‌تونه آدم خوبی باشه و باز هم افسرده‌ ات کنه.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان ناطور دشت :

رمان  ناطور دشت، ابتدا در دههٔ ۱۳۴۰ خورشیدی (۱۳۴۵ توسط انتشارات مینا) توسط احمد کریمی، بار دیگر در دههٔ ۱۳۷۰ به قلم محمد نجفی، و بار سوم در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات میلکان با ترجمهٔ آراز بارسقیان به فارسی ترجمه شده‌ است. از این اثر با ترجمه علیرضا دولت‌ آبادی در سال ۱۳۹۸ به همت انتشارات نگارتابان وارد بازار شده‌ است.

عبارت «ناطور دشت» ترجمهٔ Catcher in the Rye و برگرفته از شعری از سعدی در باب پنجم کتاب بوستان است. ناطور (ناتور) به‌معنی «حافظ و نگهدارِ باغ و دشت» است.

 

بیوگرافی جی دی سلینجر :

جی دی سلینجر یا جروم دیوید سلینجر (به آلمانی: Jerome David Salinger) (زادهٔ ۱ ژانویهٔ ۱۹۱۹ – درگذشتهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰) نویسندهٔ معاصر آمریکایی بود.

جی دی سلینجر در سال ۱۹۴۰ اولين داستانش را به نام جوانان در مجله اِستوری به چاپ رساند سپس وارد ارتش شد و به عنوان گروهبان يكم پياده در جنگ جهانی دوم شركت كرد.

وقتی متفقين در خاك فرانسه و ساحل نورماندی پياده شدند، شجاعت زيادی از خودش نشان داد.

رمان‌های پرطرفدار وی، مانند ناطور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شده‌اند. جی دی سلینجر بیشتر با حروف ابتداییِ نام خود «جی دی سلینجر» معروف است.

از دیگر آثار مطرح وی می‌‌توان به فرانی و زویی، یک روز خوش برای موزماهی، تیرهای سقف را بالا بگذار: نجاران اشاره کرد. سلینجر در سال‌‌های پایانی عمرش، کنج عزلت گزید و از جامعه گوشه‌‌گیری نمود. همین امر باعث به وجود آمدن نقل‌‌ها و شایعه‌‌های گوناگونی پیرامون زندگی شخصی وی گردید.

امتیاز دهید

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها