رمان آفرودیته

بازدید: 1 بازدید
دیدگاه: ۰
نویسنده: رمان شناس
تاریخ انتشار: 21 آذر 1402
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۲:۴۰ بعد از ظهر
دانلود رمان آفرودیته

معرفی رمان آفرودیته :

در رمان آفرودیته داستان در لوکیشن اسپانیا ست و زهرا ارجمندنیا عشقی آتشین بین مرد ایرانی تبار و دختری اسپانیایی رقم زده.

آرون نیکزاد، مربی رشته ی تخصصی تیر و کمان، از تیم ملی ایران جدا شده و با مهاجرت به شهر بارسلون، مربی دختری به اسم دیانا می شود…

دیانا یک دختر اسپانیایی اصیل است، با شیطنت هایی خاص و البته، کمی دست و پاچلفتی و در مقابلش، مردی از ایران با جدیت و سردی شخصیت…

 

خلاصه رمان آفرودیته :

در رمان آفرودیته زهرا ارجمندنیا داستان دختر و پسری از دو ملیت، زبان، دین و تربیت و فرهنگ کاملا متفاوت را به قلم آورده است.

آرون، پسر ایرانی داستان عضو تیم تیراندازی طی یک اتفاق تلخ با دلخوری از خانواده جدا شده و به تنهایی در اسپانیا زندگی می‌کند و در یک باشگاه تیراندازی مربی است.

دیانا، دختر اسپانیایی داستان با دوست دوران کودکی اش لوسیا به بارسلون آمده و هر دو دانشجو و شاغل اند و با هم همخونه هستند و به دنبال رشته ورزشی مورد علاقه‌اش در باشگاه تیراندازی ثبت نام میکند، جرقه این عشق و علاقه از طرف دیانا خورده میشود که با سماجت و انرژی فراوان آرون را از پیله تنهایی خودش در میاورد و این استارت شروع دوستی و بعد عشق بین آنها می شود…

با تماس تلفنی از ایران، آرون به دیدن خانواده و پدر بیمارش به وطن بر میگردد دیانا بعد از چند ماه بدون اطلاع آرون بهمراه یک دوست ایرانی به ایران سفر میکند و این آغاز اتفاقات مهیج داستان رمان آفرودیته می شود …

 

مقداری از متن رمان آفرودیته :

عرقی که از گوشه ی شقیقه ام راه گرفته بود تمام تمرکزم رو بهم می ریخت. با این وجود میدونستم برداشتن چشم هام از هدف، مصادف میشه با تنبیه بدی از جانب مردی که نزدیکم ایستاده بود.

همزمان که تیر رو رها می کنی سه ثانیه بشمار آروم به کمان اجازه بده به سمت پایین بیاد.

حرفی برای زدن .نداشتم ازمون خواسته بود وقتی داره آموزش می ده گوش هامون رو بهش قرض بدیم و زبانمون رو از کار بندازیم و چشم هامون رو از سیبل جدا نکنیم.

هر زمان حس کردی آماده ای رهاش کن

قطره ی عرق روی شقیقه ام، حالا به گوشم رسیده بود. سیبل رو تار دیدم و پلک زدم نفسم رو حبس کردم و بعد تمام تلاشم رو کردم…

تا هرکاری که خواسته بود رو به مو به مو انجام بدم هرسه ،انگشت همزمان زه رو رها کردند. تا سه شمردم و بعد آروم اجازه دادم کمان خم بشه و خودم هم…. نگاهم رو از سیبل جدا نکردم.

بد نبود…

سرى كوتاه تکون دادم همین که نمی گم گفت افتضاح جای شکر داشت.

کمان رو به آرومی زمین گذاشتم و بازوی دردناکم رو فشردم جهت نگاهش ، به سمت بازوم چرخید و کوتاه پرسید.

بعد سه ماه هنوز عادت نکردی؟

بعیده هیچ وقت به این درد عادت کنم !

پر از تأسف نگاهم کرد و من یک چشمم رو بستم. وقتی به سمت بقیه ی بچه ها، رفت نفس راحتی کشیدم.

 

نحوه تهیه و مطالعه رمان آفرودیته :

از طریق دسترسی به کانال های تلگرامی نویسنده یعنی خانم زهرا ارجمندنیا فایل فروشی قابل دسترس میباشد.

 

بیوگرافی زهرا ارجمندنیا :

خانم زهرا ارجمندنیا ۲۸ ساله زاده ی کرج هستند که در رشته ی روانشناسی فارغ التحصیل شدند. ایشان از سال ۱۳۹۳ نویسندگی را به صورت جدی آغاز کردند.

 

آثار زهرا ارجمندنیا :

رمان آمال _ انتشارات علی

رمان آفرودیته _ مجازی

رمان ستاره ها مسیر را نشانت  میدهند _ انتشارات صدای معاصر

رمان هنوز همونم _ انتشارات شقایق

رمان ماه و ماهی بودیم _ انتشارات علی

رمان دنیای شیرین من _ انتشارات علی

رمان طومار _ انتشارات علی

رمان غرقاب _ قرارداد چاپ

رمان رثا _ قرارداد چاپ نشر علی

رمان نهلان _ قرارداد با نشر علی

رمان قاموس _ مجازی

رمان چه خوبه عاشقی _ مجازی

رمان پیمان بارانی _ مجازی

رمان زیر باران _ مجازی

رمان دوست داشتنت _ مجازی

رمان بگو سیب _ مجازی

رمان پرهون _ مجازی

رمان دوباره سبز میشویم _ مجازی

امتیاز دهید

امتیاز دهید

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها